مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

امام باقر (ع) (۲)

 

زندگی نامه حضرت امام محمد باقر (ع)

حضرت امام "محمد باقر (ع)" در روز جمعه "سوم ماه صفر" و یا "اول رجب" سال "۵۷ (ه.ق)" در مدینه متولد شد. پدرش حضرت "سجاد (ع)" و مادرش "فاطمه" بنت امام "حسن مجتبی (ع)" و دختر عم حضرت "سجاد (ع)" بود، بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر، حضرت امام "حسن مجتبی (ع)" و از سوی پدر به سیدالشهدا امام "حسین (ع)" می رسید. به همین دلیل هم بود که در سن "۴" سالگی به همراه پدر و جد بزرگوار خویش حضرت سیدالشهدا (ع) در واقعه عاشورا حضور داشت. همسران آن حضرت "ام فروه، ام حکیمه و ام ولد" بودند که از ایشان فرزندانی چون "ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق (ع)، عبدالله، ابراهیم، عبیدالله، علی" و"زینب" و"ام سلمه" به وجود آمدند .آن حضرت را "باقرالعلوم" می خواندند چون دریای علم و دانشش همه را حیرت زده می کرد و اسرار علوم را آشکار می ساخت. از القاب دیگر ایشان می توان به "شاکر" و "صابر" و"هادی" اشاره کرد که هر یک باز گو کننده صفتی از صفات آن بزرگوار می باشند. دوران امامت حضرت "باقر (ع)" پس از وفات پدر و از سال "٩۵ (ه.ق)"  آغاز شد و تا سال "١١۴ (ه.ق)" یعنی به مدت "١٩" سال و چند ماه به طول انجامید. در دوران امامت ایشان و فرزند برومندش امام "جعفر صادق (ع)" مسائلی چون انقراض بنی امیه و روی کار آمدن عباسیان و نیز هویدا شدن اختلافات سیاسی و ظهور سرداران و مدعیانی چون "ابوسلمه خلال" و"ابومسلم خراسانی" مطرح گردید. در این زمان هم چنین، عده ای از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه حکومتی و قضات و متکلمان متملق درباری پیدا شدند که به دل خواه خود مقامات رسمی و مناصب حکومتی را احراز نمودند و فقه و قضاء و عقاید و کلام را بر طبق مصالح و منافع خویش تفسیر کردند. آن ها افکار بسیاری از دین مداران را به انحراف کشانده و احادیث نبوی را به بوته فراموشی سپردند. برخی نیز احادیث را به نفع دستگاه جفا جعل کرده و دگرگون ساختند به همین جهت امام "محمد باقر (ع)" به مبارزه با این نا ملایمات برخواست و محضرش مرکز علماء و دانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شعرا گردید. در مکتب تربیتی ایشان علم و فضیلت به مردم آموخته شد و جهل و ناآگاهی از میان رفت. امام "باقر (ع)" دارای خصایل نیکوی زیادی نیز بودند و در بخشش و دادن صدقات و دست گیری از نیازمندان پیش تازی می کردند. این منبع انوار حکمت و معدن احکام عزت با ده ها و صدها حدیث و روایت و کلمات قصار و اندرزهای حکیمانه در طول "١٩" سال امامت خویش برای ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شایسته خود چاره سازی نمود و همه را به راه راست هدایت کرد. در آن زمان مردم کم کم علوم اهل بیت و معارف اسلامی را درک نموده، و مانند مظلومان تشنه لب تسلیم زلال گوارای دانش آن حضرت شدند و به قول یکی از مورخان: "مسلمانان در این هنگام از میدان جنگ و لشکرکشی متوجه فتح دروازه های علم و فرهنگ گردیدند". درعین حال فعالیت های ثمربخش علمی امام به خاطر پیروی از حقانیت و راستی به ضرر دستگاه خلافت بود به همین لحاظ مادام و پیوسته حضرتش را مورد اذیت و آزار قرار می دادند. سرانجام ایشان پس از "١٩" سال و ده ماه امامت در "هفتم ذی حجه" سال "١١۴ (ه.ق)" در سن "۵۷" سالگی در مدینه توسط حاکم جابر زمان "هشام عبدالملک" مسموم و به شهادت رسید. پس از آن پیکر مقدسش را به قبرستان بقیع نقل کردند و در جوار پدر بزرگوارش حضرت "سجاد (ع)" به خاک سپردند.

-----------------------------------------------------------------

گوشه ای از سخاوت حضرت باقر (ع)

حضرت امام محمد باقر (ع) یارانش را به هم دردى، برادرى و یارى مسلمانان سفارش مى کرد و میفرمود: "دوست داشتنىترین کارها نزد خداوند این ‏است که شکم مسلمانى را سیر کنی و غمش را بزدایی و دینش را ادا نمایی." ایشان با داشتن عائله ی سنگین و بر خورداری از زندگی ساده در بذل و بخشش بر همه گان سبقت می گرفت. در این رابطه فرزند ارجمندش امام صادق (ع) می فرماید: ثروت پدرم از تمام خاندانش کمتر و مخارجش از همه آنان بیش تر بود ولی با این حال هر جمعه یک دینار صدقه می داد. یکی از افراد نزدیک به ایشان معروف به "حسن بن کثیر" می گوید: از نیازمندی و بی توجهی دوستان به امام باقر (ع) شکایت کردم که آن حضرت فرمود: "بد برادری است کسی که در زمان بی نیازی تو را مراعات کند، ولی در هنگام فقر و تنگ دستی قطع رابطه نماید". بعد به غلام خود دستور داد کیسه ای که هفت صد درهم در آن بود به من داد و فرمود: این مبلغ را خرج کن و هنگامی که به پایان رسید مرا در جریان بگذار. "عمرو بن دینار" و"عبدالله بن عبید" نیز نقل کرده اند: که هرگاه با امام باقر (ع) ملاقات داشتیم به ما لباس و هزینه زندگی می داد و می گفت: این ها را پیش از این برایتان آماده کرده ام. البته این روش امام بود که هرگاه برادرانش به منزل او می رفتند، به آنان پول و طعام و لباس نیکو و می داد، و در غیر این صورت نمی گذاشت از خانه خارج شوند. حتی اگر در نیمه شب مهمانى به او مى‏ رسید با خوش رویی در را برویش می گشود و در باز کردن بار و بنه‏ به او کمک مى کرد، از تحقیر مسلمانان نهى مى‏ نمود و به غلامان و کنیزانش مىفرمود: که "گدایان را گدا ننامید و آنها را با این نام نخوانید، بلکه آنان را به بهترین نام‌های شان صدا کنید." به یاران و همراهان غذا می ‏داد و اگر از آنان فاصله مى‏ گرفت در برخورد مجدد با آنان چنان بود که گویا مدت‌ها آنها را ندیده است. ایشان همیشه مىفرمود: "اصلاح امور زندگى و روش برخورد با مردم هم چون پیمانه اى است که دو سوم آن زیرکى و یک سوم آن گذشت می باشد‏." امام محمد باقر هم خود می بخشید و هم به یاران و خویشان خود سفارش می کرد که بخشنده باشند، چنان که در یک روز هشت هزار دینار به مستمندان مدینه داد و خانواده ای را که یازده نفر و همه از غلامان و کنیزان بودند آزاد کرد. آن حضرت هر روز جمعه یک دینار صدقه می داد و می فرمود: "نیک و زشت و صدقه روز جمعه دو چندان می گردد. نیکی، فقر را می زداید و بر عمر می افزاید و از مرگ بد پیش گیری می کند". او پیوسته یارانش را به هم دردی با مردم تشویق می کرد و می فرمود: "برادری آنگاه کامل است که یکی از شما دست در جیب رفیق کند و هر چه می خواهد برگیرد" پس سلام بر آن روح پاک و علم بی‌ کران، سلام بر آن زهد بی پایان و صبر زیاد، سلام بر آن شاکر عابد و امام شیعیان حضرت محمد باقر (ع).

-----------------------------------------------------------------