مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

امام حسین (ع) (۷)


 

سفینة النجاة

خواب دیدم خواب ایـن که مرده ام         خواب دیــدم خســته و افــسـرده ام

روی مــن خـروارها از خاک بــود         وای قـــبر مـن چه وحشتنـاک بـود

تــا مـــیان گــور رفتـــم دل گـرفت         قـــبــرکـن سنگ لحد را گـل گـرفـت

بــــالش زیـــر سـرم از سنگ بود         غرق وحشت،سوت وکوروتنگ بود

نالــه می کــردم ولیکن بی جـواب         تشنــه بودم تـشنه یک جرعه نـاب

خسته بودم هیــچ کـس یارم نـشد         زان میــان یــک تـن خریـدارم نشد

هـرکه آمد پیش حرفی رانـد ورفت         سوره حمـدی برایــم خـواند و رفت

نـه شـفیـقی نـه رفیـقی نـه کــسی         ترس بـود و وحـشت و دل واپـسی

آمــــدنـد از راه نــــزدم دو مَــلـَک         تــیره شــد در پیش چـشـمانم فلک

یک ملک گفتا بگو نام توچیـسـت         آن یـکـی فریاد زد رب تـو کـیســت

ای گنــه کــار سیـه دل، بســته پَـر         نام اربــابـــان خـود یـک یـک بــبر

در مـــیان عــمر خود کن جـستجو         کـارهای نــیـک و زشــتت را بـگـو

گفـــــتنم، عـمر خودت کردی تـباه         نـــامه اعـمـــال تـــو گــشته سـیاه

مــــا کــه مأمــوران حــق داوریـم         نک تــورا ســوی جـهـنم می بـریم

دیگر آن جا عـذر خواهی دیـربـود        دسـت وپـایم بــسته درزنجـیر بـود

نــــا امـیـد از هــر کجا و دل فـکار         می کــشیدندم به سختی سـوی نـار

نــــاگهــان الطـاف حـق آغـاز شد         ازجــنـان درهـای رحـمـت بـاز شـد

مــــــردی آمـــــد از تــبار آسـمان         نـور پــیـشانـیش فــوق کــهکـشان

چــشم هایـش زندگانی می سـرود        درد را از قـــــــلـب آدم مــــی زدود

گیسوانش شَّـط پرجوش وخروش         دررکـــابش قـدسـیان حلقه بـگوش

صورتش خورشید بود وغرق نور         جـام چشـمانش پــرازشـرب طـهور

برسـرش دسـتارسبزی بـسته بود         بردلم مـهرش عـجب بنـشسته بـود

دو مـلــک سـر را به زیرانداخـتند         بال خـود را فـرش راهـش سـاختند

غــرق حـیرت داشــتند این زمزمه         آمـتده ایـن جـا حـسـیـــن فـاطــمـه

صــاحــب روز قــیــــامت آمـــــده         گـویا بـهـریــک شــفاعت آمــــــده

سـوی مـن آمـد، مـرا شرمنده کرد         مـهربانانـه بـه ســویم خـــنده کرد

گــفت آزادش کــنـید ایـن بـنـده را         خانـه آبـــادش کـــنید ایــن بنده را

این که اینجا این چـنین تنها شـده         کــام او بـا تـــربـت مـــن وا شــده

مـادرش اورا بعـشـقـم زاده اســت         گریـه کـرده بـعد شیرش داده است

اینکه می بینید درشورست وشین         ذکـــرلائـی لائـیـش بــوده حــسین

بــا ادب درمجلس ما می نـشـست        اوبه عشق من سـرخودرا شکست

سیــنه چاک آل زهـرا بوده اســت         چـای ریـز مـجلس مـا بوده اســت

اسـم من راز ونـیازش بوده اسـت         خاک من مهرنــمازش بـوده اسـت

پرچم مـن را بدوشش می کـــشید         پـا بــرهــنه در عــزایم مـی دویــد

بــارها لــعـن امــیّه کــرده اســـت         خــویــش را نـذررقــیه کرده است

نـــذر عباسـم بـــه تن کـرده کـفن         روزتــاسـوعا شــده ســقــای مـن

هـر چه بـاشد او برایم بـنده اسـت         اوبـسوزد صاحبش شـرمنده است

در مــــرامـم نــیست اوتـنها شـود         بــاعـث خـوشـحالـی اعـــدا شــود

درقـیامت عـطروبـویـش مـی دهـم         پـــیش مــردم آبـرویــش مـی دهم

بــــاز بـالاتـر بـه روز سرنـوشـت         می شود هــمـسایه من دربـهـشـت

-----------------------------------------------------------------

یلدای حسینی

شـــب یـــلــدا قــــدم آرام بـــردار                  کـــمی هــم احـتـرام مـا نـگـه دار

تو میـبـینی ربابم غصه دار است                  بنـی هاشم هـنـوزم داغـدار اسـت

صــدای الـعــطش در گـوش مانده                 بـدن ها بی کـفن هرگـوشه مـانـده

شـب یلـدا تـو هم چـله نشین باش                 ســیه پـوش غــم سـالار دیـن باش

-----------------------------------------------------------------

چرا اربعین فقط برای شهادت امام حسین (ع) تعیین شده است؟

جواب این سوال در این چند نکته نهفته است که    

١- فداکاری امام حسین (ع) در روز عاشورا، دین اسلام را زنده کرد و نقش او در این امر بسیار ویژه و حائز اهمیت بود لذا این فداکاری را باید زنده نگه داشت و با عزاداری ایام محرم و صفر این امر محقق می شود.

۲- مصیبت وارده بر امام حسین (ع) برای هیچ پیامبر و امامی به وجود نیامده و این اتفاق از همه اتفاق های عالم بزرگ تر و سخت تر است پس همین عامل کافی است که نشان دهد که چرا برای امام حسین (ع) و یارانش بیش از دیگر پیشوایان دین عزاداری می نماییم.

۳- در ماه محرم سال ۶١ (ه.ق) امام حسین (ع)، فرزندان، خویشان و یاران با وفایش همه کشته شدند و پس از آن اسیران و اصحاب او نیز به کوفه و شام مهاجرت نمودند، در راه بازگشت همین اسیران داغ دیده در روز اربعین حسینی به کربلا رسیدند و همه مصائب عاشورا در برای آن ها زنده شد.

۴- دشمنان اسلام با به شهادت رساندن پیشوای سوم شیعیان قصد نابود کردن دین را داشتند و تلاش کردند تا حادثه کربلا هم به کلی فراموش گردد آن ها در این راه حتی افرادی را که برای زیارت مرقد سید شهدا به کربلا می آمدند را نیز شکنجه کرده و می کشتند. این وضع در زمان عباسیان نیز ادامه یافت چنان که در دوره حکومت متوکل عباسی تمامی قبور شهدای کربلا تخریب گردید و به مزرعه تبدیل شد. به همین دلیل شیعیان نیز از آن پس برای مقابله با دشمنان از هر مناسبتی از جمله عزاداری در اربعین حسینی استفاده می نمودند.

۵- در منابع مختلف آمده که یکی از نشانه های مومن زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین است در این زمینه از امام حسن عسگری (ع) روایت شده که علامت مومن پنج چیز است ١- پنجاه رکعت نماز نافله در شبانه روز ۲- انگشتر به دست راست کردن ۳- پیشانی به خاک نهادن در سجده ۴- بسم الله را بلند گفتن و ۵- اهتمام شیعیان به زیارت اربعین لذا باید در تیعیت از پیشوایان دین به این آموزه ها دست آویزیم.

-----------------------------------------------------------------

سه ستاره ی پر فروغ

مگر نه این که با طلوع تان، "عشق" متولد شد، رشادت رشد کرد و شهامت، تعالی یافت؟ مگر نه این که با ظهورتان ایثار معنا گردید و شهادت و خون، رنگ گرفت؟ مگر نه این که با ولادت تان، زلال آبی تقوا از چشمه سار حقیقت جوشید؟ و"نسیم" پاک هدایت متوزن شد؟ مگر نه این که با "معصومیت" اولین نگاه تان "عشق" معنا گردید؟ پس چرا با خبر "ولادت" تان نیز بغض گلویمان را می فشارد؟ و اشک، صورتمان را می پوشاند؟

پس سلام بر تو ای

سالار شهیدان، ای زاده ی ولایت و امامت، ای دومین فرزند برومند حضرت علی و فاطمه (س)، ای چشم و چراغ خانه وحی، سلام خداوند بر تو باد. از القاب زیبای توست "شبیر" به معنای شیر کوچک که این نام را در کودکی بر تو نهادند. "عطشان" تشنه لب در کربلا، "مظلوم" ستمدیده از سوی ظالم، "قتیل العبرات" کسی که نامش هم گریه آور باشد، "سید الشهدا" سرور و سالار شهیدان، "ثارالله" خون خدا، "قتیل الله" کشته شده در راهحق، "وترالله" به سان ثار الله و قتیل الله، "وارث"ارث برنده از اولیا، "سرّالله" نگهدارنده راز خدا، "دلیل علیالله" دلالت گر بر وجود الله، "مجاهد" جهاد کننده با کافران، "شهید" کشته شده در راه دین، "رشید" خوش قد و قامت، "غریب الغرباء" تنها و بی کس، "شاهد" گواه و حاضر، "حجت الله" حجت و برهان حق، "خازن الکتاب المسطور" خزانه دار قرآن، "سفیرالله" فرستادهخداوند، "عابد" عبادت کننده، "سید شباب اهل جنه" سرور جوانان بهشت "سفینه النجات" کشتی نجات "مقتول" کشته شده "زکی" پاکیزه و پارسا "عبدالله" بنده خاص خدا "وصی الله" تعیین شده از طرف خدا، "قتیل الکفره" کشته شده به دست کافر، "سبط اصغر" نواده کوچک پیامبر (ص)، "آل الله" خاندان خدا، "ابوالشهداء" پدر شهدا، "ابوالاحرار" بزرگ آزادگان، "ابوالمجاهدین" پدر جهاد کنندگان، "خامس آل عبا" پنجمین نور آل عبا، "سلطان کربلا" بزرگ کربلا، "سریع العبره" یادآور سریع اشکها، "قتیل اشقیاء" مقتول به دست اشقیا.

و سلام بر تو ای

عباس، ای قمر بنی هاشم، ای سقای طفلان، ای علم دار کربلا، ای کسی که در نبرد حق علیه باطل شجاعانه جنگید تا حق مظلوم را از ظالم باز ستانی و از القاب توست"قمر بنی هاشم" ماه فرزندان هاشم، "سقّا" آب آورنده ی دشت کربلا، "باب الحوائج" گشاینده حاجت ها، "کَبْش الکتیبه" رزمنده شجاع، "عبدصالح" بنده خوب خدا، "مستجار" پشت و پناه، "فادی" فداکار، "ضَیغَم" شیر، "مؤثر" ایثارگر، "ظَهرالولایه" پشتیبان ولایت، "واقی" پاسدار "ساعی" تلاش گر "صدّیق" راست گفتار، "اطلس" شجاع و چابک، "حامل اللّوا" حمل کننده ی پرچم.

و سلام بر تو ای

علی، ای زین العابدین، ای سید ساجدین، ای روح مومنین، و از القاب توست "زین العابدین" زینت عبادت کنندگان، "سیدالعابدین" آقای عبادت کنندگان "ذوالثفنات" صاحب پینه ها بر پیشانی، "سجاد" سجده کننده، "ابن الخیرتین" فرزندی از دو نژاد برگزیده عرب وعجم، "امین" امانت دار، "الزکی" پاک و مطهر از هرگونه آلودگی "قدوة الزاهدین" پیشوای زاهدا ن، "سیدالمتقین" سرور پرهیزکاران، "منارالقانتین" چراغ شب زنده داران، "زین الصالحـ ین" زیور صالحان و "سیدالمجتهدین" آقای تلاش گران.

پس به روح بلندتان درود می فرستیم و سال روز ولادتتان را جشن می گیریم. امید است تا با طلوعی دوباره هم راه و هم قدمتان باشیم.

-----------------------------------------------------------------

چرا خدا خواست واقعه ی عاشورا در ماه محرم باشد؟!

ماه مُحَرّم یا محرم‌ الحرام نخستین ماه از بروج دوازده گانه ی تقویم اسلامی (ه.ق) است که به اعتقاد همه ی مسلمانان، در زمره ماه‌های حرام به شمار می آید. همانگونه که در پیش از اسلام نیز رجب، ذی‌ القعده، ذی‌ الحجه و محرم از این ایام بود و بر طبق اعتقاد اهل جاهلیت، جنگ و خونریزی در آن ها نهی و پیکار و خشونت زشت شمرده می شد؛ به همین دلیل هم هست که بیشتر قبایل آن زمان نظیر اوس و خزرج که ١۲٠ سال با یک دیگر جنگ داشتند در این چهار ماه متارکه نموده و نزاع را متوقف می‌ ساختند. این رسم در دوران اسلامی نیز دایر بود تا آن که بنی‌امیه به قدرت رسید. در این زمان نه تنها آداب و سنن دین اسلام پاس داری نشد بلکه رسوم و عقاید ملی اعراب نیز دست خوش تغییر گردید. نمونه بارز این بی حرمتی ماجرای تاسوعا و عاشورا است که در آن پس از مرگ معاویه، یزید بر اریکه قدرت نشست و در طی فرمانی به والی مدینه نوشت، که حتماً از حسین بن علی (ع) بیعت بگیر و در صورت امتناع، گردنش را بزن و سرش را برایم بفرست. از طرفی امام حسین (ع) به خواست مردم کوفه و برای هدایت اهل عراق در شب ۲۷ یا ۲۸ ماه رجب سال ۶٠ (ه.ق) مدینه را به قصد مکه ترک کرد و پس از پنج ماه توقف در آن جا در روز هشتم ذی‌ الحجه الحرام و هم زمان با رفتن حجاج به عرفات عازم عراق شد. دلیل این کار این بود که حضرت حسین (ع) از توطئه ی یزیدیان برعلیه خویش آگاه شد و نخواست که خون پاکش در این ماه حرام در حرم امن الهی، ریخته شود به همین جهت به سمت کوفه رفت ولی یزیدیان راه او را بستند و ایشان را به سوی کربلا فرستادند. در آن زمان امام (ع) علم به شهادت خود داشت و برای حفظ سنن الهی و احتراز از جنگ نامه ای به یزید بن معاویه نوشت که: "خداوند جنگ را در ماه‌های حرام ممنوع کرده و اینک محرم‌ الحرام است و شما می‌ خواهید با من در این زمان بجنگید، جز این که به روی یکی از مردان حق شمشیر می‌ کشیـد، بر خلاف نص قرآن هم رفتار می‌ کنید. من این حرف را از بیم کشته شدن نمی‌ زنم بلکه از این جهت می گویم که عملی بر خلاف گفته ی صریح قرآن به انجام نرسد." در جواب این نامه یزید ابن معاویه و امیرش عبیدالله بن زیاد نه تنها حد ماه های حرام را نگه نداشتند بلکه دستور دادند که خون پاک بهترین انسان های برگزیده ی خدا را بر زمین بریزند. البته در این کار عمر بن سعد فرمانده سپاه یزیدیان نیز دست کمی از امیر خود نداشت چنان که در روز دهم محرم با افراد خود به سوی خیمه گاه امام (ع) حمله کرد و به سپاهیان خود دستور داد: "ای لشکر خدا سوار شوید که بهشت بر شما بشارت باد." و "نزد امیر شاهد باشید، اولین کسی که به حسین (ع) تیر زد من بودم." سپس با پرتاب تیری جنگ را آغاز نمود. امام (ع) هم پس از بی نتیجه ماندن تلاش هایش بر اساس نص قرآن که می‌ فرماید: "ماه حرام در برابر ماه حرام، اگر دشمنان احترام آن را شکستند و با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید و تمام حرام‌ها قابل قصاص است، هر کسی به شما تجاوز کرد، هم آنند آن بر او تعدی کنید" در صدد دفاع از خویش برآمد و با یاران اندکی که داشت واقعه ی عبرت آموز کربلا را رقم زد. جالب است که بدانید در محرم حوادث خوب و بد دیگری هم رخ داده که از آن جمله می توان به غرق شدن فرعونیان در نیل، عذاب اصحاب فیل، غزوه ذات الرقاع، به خلافت رسیدن عثمان، قتل محمد امین، کشته شدن جعفر برمکی، انقراض خاندان برمکی، واقعه هلاکوخان مغول، قتل مستعصم عباسی و انقراض دولت بنی عباس اشاره کرد.

-----------------------------------------------------------------

چهل حدیث گوهر بار از امام حسین (علیه السلام) - بخش اول

۱. امر به معروف و نهی از منکر

"أَیَّتُهَا الْعِصابَةُ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَیْرِ مَذْکُورَةٌ وَ بِالنَّصیحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ باللّهِ فى أَنـْفُسِ النّاسِ مَهابَةٌ، یُهابِکُمُ الشَّریفُ، وَ یُکْرِمُکُمُ الضَّعیفُ وَ یُؤْثِرُکُمْ مَنْ لافَضْلَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَ لا یَدٌ لَکُمْ عِنْدَهُ، تَشْفَعُونَ فِى الْحَوائِجِ إِذَا امْتُنِعَتْ مِنْ طُلاّبِها، وَ تَمْشُونَ فِى الطَّریقِ بِهَیْبَةِ الْمُلُوکِ وَ کَرامَهِ الاَْکابِرِ ... فَأَمّا حَقُّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمّا حَقُّکُمْ بِزَعْمِکُمْ فَطَلَبْتُمْ أَنْتُم تَتَمَنَّوْنَ عَلَى اللّهِ جَنَّتَهُ وَ مُجاوَرَةَ رَسُلِهِ وَ أَمانًا مِنْ عَذابِهِ؟"

حضرت ابى عبداللّه الحسین (ع) خطاب به عالمان بى عمل و تارکان امر به معروف و نهى از منکر فرموده‌اند: اى گروه نیرومندى که به دانش مشهور، به نیکى مذکور، به خیرخواهى معروف و با نام خدا و مذهب در نفوس مردم با مهابت جلوه گرید! شریف از شما حساب مىبرد و ضعیف شما را گرامى مى‌ دارد و کسانى که بر آن ها برترى و حقّى ندارید، شما را بر خود ترجیح مى‌ دهند، شما وسیله حوائجى هستید که بر خواستارانش ممتنع است، و به هیبت پادشاهان و کرامت بزرگان در راه گام بر مىدارید ... و امّا حق ضعیفان را ضایع کردید! و حقّ خود را که به گمان تان شایسته آنید طلب نمودید ... و با این حال آرزوى بهشت الهى را دارید و هم جوارى پیامبران (ص) و امان از عذابش را در سر مىپرورانید!

۲. اصلاح امّت، نه قدرت طلبى

"أَللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ ما کانَ مِنّا تَنافُسًا فى سُلْطان وَ لاَ الِْتماسًا مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ وَ لکِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِکَ وَ نُظْهِرَ الاِْصْلاحَ فى بِلادِکَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ وَ یُعْمَلَ بِفَرائِضِکَ وَ سُنَنِکَ وَ أَحْکامِکَ"

درباره فلسفه قیامش فرمود: بار خدایا! تو مى‌دانى که آن چه از ما اظهار شده براى رقابت در قدرت و دست یابى به کالاى دنیا نیست؛ بلکه هدف ما این است که نشانه‌هاى دینت را به جاى خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستم دیدگان از بندگانت امنیّت یابند و به واجبات و سنّت ها و دستورهاى دینت عمل شود.

۳. بهداشت جسم و خودسازى

"أُوصیکُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ أُحَذِّرَکُمْ أَیّامَهُ ... فَبادِرُوا بِصِحَّةِ الاَْجْسامِ فى مُدَّةِ الاَْعْمارِ ... فَإِیّاکَ أَنْ تَکُونَ مِمَّنْ یَخافُ عَلَى الْعِبادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ یَأْمَنَ العُقُوبَةَ مِنْ ذَنْبِهِ"

اى مردم! شما را به تقواى الهى سفارش مىکنم و از (گناه کردن) در ایّامش بر حذر مى‌دارم. ... در مدّت عمر به سلامت و تندرستى جسم پیشى گیرید ... و از کسانى مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطرند!

۴. اقسام جهاد

"أَلْجِهادُ عَلى أَرْبَعَةِ أَوْجُه: فَجِهادانِ فَرْضٌ وَ جِهادُ سُنَّةٌ لا یُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض وَ جِهادٌ سُنَّةٌ، فَأَمّا أَحَدُ الْفَرْضَیْنِ فَجِهادُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ عَنْ مَعاصِى اللّهِ وَ هُوَ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهادِ، وَ مُجاهَدَةُ الَّذینَ مِنَ الکُفّارِ فَرْضٌ.

وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذى هُوَ سُنَّةٌ لا یُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض فَإِنَّ مُجاهَدَةَ الْعَدُوِّ فَرْضٌ عَلى جَمیعِ الاُْمَّةِ لَوْ تَرَکُوا الْجِهادَ لاََتاهُمُ الْعَذابُ وَ هُوَ مِنْ عَذابِ الاُْمَّةِ وَ هُوَ سُنَّةٌ عَلَى الاِْمامِ، وَحَدُّهُ أَنْ یَأْتِىَ مَعَ الاُْمَّةِ فَیُجاهِدَهُمْ. وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذى هُوَ سُنَّةٌ فَکُلُّ سُنَّة أَقامَهُ الرَّجُلُ وَ جاهَدَ فى إِقامَتِها وَ بُلُوغِها وَ إِحْیائِها، فَالْعَمَلُ وَ السَّعْىُ فیها مِنْ أَفْضَلِ الاَْعْمالِ لاَِنـَّها إِحْیاءُ سُنَّة وَ قَدْ قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُها وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها إِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئًا."

جهاد بر چهارگونه است: دوتاى آن فرض و یکى سنّت که جز با فرض بر پا داشته نشود و دیگر جهاد سنّت. امّا آن دوتایى که فرض است، یکى جهاد شخص با نفس خود در مقابل معصیت هاى الهى می باشد و آن بزرگ ترین جهاد محسوب می شود و جهاد با کفّار که هم مرز با شمایند فرض است. و امّا جهادى سنّت که جز با فرض بر پا نشود، جهاد با دشمن می باشد، و واجب بر همه امّت، و اگر جهاد را ترک کنند عذاب بر آنان آید و این عذابى از خود امّت است. و چنین جهادى بر امام سنّت است و حدّ آن این که امام با امّت به سراغ دشمن روند و با آن ها جهاد کنند. و امّا جهادى که سنّت مطلق است عبارت از هر سنّتى می باشد که شخص آن را برپا مىدارد و در اجرا و زنده کردن آن تلاش مىکند. بنابراین، هر نوع کار و کوشش در اقامه آن از بهترین اعمال خواهد بود، زیرا که آن زنده نمودنِ سنّت است و پیامبر اکرم (ص) فرموده است: "هر که سنّت و روش نیکویى را به وجود آوَرَد پاداشش براى او خواهد بود و نیز ثواب هر که تا روز قیامت بدان عمل کند، بدون آن که از ثواب آنها هم چیزى کاسته شود."

۵. تباهى دنیا

"إِنَّ هذِهِ الدُّنْیا قد تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُها، فَلَمْ یَبْقَ مِنْها إِلاّ صُبابَةٌ کَصُبابَةِ الاِْناءِ وَ خَسیسُ عَیْش کَالْمَرْعَى الْوَبیل، أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْباطِلَ لا یُتَناهى عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فى لِقاءِاللّهِ مُحِقًّا، فَإِنّى لا أَرَى الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَةً وَ لاَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إِلاّ بَرَمًا، إِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنیا وَ الدّینُ لَعْقٌ عَلى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مادَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ"

امام حسین (ع) در هنگام سفر به کربلا فرمود: راستى این دنیا دیگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت کرده، و از آن جز نمى که بر کاسه نشیند و زندگى‌‌اى پست، هم چون چراگاه تباه، چیزى باقى نمانده است. آیا نمىبینید که به حقّ عمل نمى‌ شود و از باطل نهى نمى‌ گردد؟ در چنین وضعى مؤمن به لقاى خدا سزاوار است و من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ظالمان را جز هلاکت نمىبینم. به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آن هاست و مادام که براى معیشت آن ها باشد پیرامون آناند، و وقتى به بلا آزموده شوند دین داران اندک اند.

۶. نعمت ناخوش انجام

"أَلاِْسْتِدْراجُ مِنَ اللّهِ سُبحانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ النِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ الشُّکْرَ"

غافل گیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فراوان دهد و توفیق شکرگزارى را از او بگیرد.

۷. عبادتِ تاجران، عابدان و آزادگان

"إِنَّ قَوْمًا عَبَدُو اللّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجّارِ وَ إِنَّ قَوْمًا عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبیدِ، وَ إِنَّ قَومًا عَبَدُوا اللّهَ شُکْرًا فَتِلْکَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ وَ هِىَ أَفْضَلُ الْعِبادَةِ":

گروهى خدا را از روى میل و رغبت (به بهشت) عبادت مىکنند که این عبادت تاجران است، و گروهى خدا را از روى ترس (از دوزخ) مى‌ پرستند و این عبادت بندگان می باشد و گروهى خدا را از روى شکر شایستگىِ پرستش) عبادت مىکنند و این عبادت آزادگان است که بهتر ین نوع آن می باشد.

۸. پرهیز از ستم کارى

"إِیّاکَ وَ الظُّلْمَ مَنْ لا یَجِدُ عَلَیْکَ ناصِرًا إِلاَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ"

برحذر باشید از ستم کردن به کسى که یاورى جز خداوند عزّوجلّ ندارد.

۹. روى آوردن به دیندار، جوانمرد و اصیل

"لا تَرْفَعْ حاجَتَکَ إِلاّ إِلى أَحَد ثَلاثَة: إِلى ذى دین، أَوْ مُرُوَّة، أَوْ حَسَب"

جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دین دار، صاحب مروّت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.

١٠. نشانه هاى مقبول و نامقبول انسان ها

"مِنْ دَلائِلِ عَلاماتِ الْقَبُولِ: أَلْجُلُوسُ إِلى أَهْلِ العُقُولِ. وَ مِنْ عَلاماتِ أَسْبابِ الْجَهْلِ أَلْمُماراةُ لِغَیْرِ أَهْلِ الْکُفْرِ. وَ مِنْ دَلائِلِ الْعالِمِ إِنْتِقادُهُ لِحَدیثِهِ وَ عِلْمُهُ بِحَقائِقِ فُنُونِ النَّظَر ِ"

از دلائل نشانه‌هاى قبول، هم نشینى با خردمندان است و از آیات موجبات نادانى، مجادله با مسلمانان و از نشانه‌هاى دانا این ... که سخن خود را نقّادى مى‌ کند و به حقایق فنونِ نظر، داناست.

١١. نشانه هاى مؤمن

"إِنَّ الْمُؤْمِنَ اتَّخَذَ اللّهَ عِصْمَتَهُ وَ قَوْلَهُ مِرْآتَهُ، فَمَرَّةً یَنْظُرُ فى نَعْتِ الْمُؤمنینَ وَ تارَةً یَنْظُرُ فى وَصْفِ المُتَجَبِّرینَ، فَهُو مِنْهُ فى لَطائِفَ وَ مِنْ نَفْسِهِ فى تَعارُف وَ مِنْ فِطْنَتِهِ فى یَقین وَ مِنْ قُدْسِهِ عَلى تَمْکین."

به راستى که مؤمن، خدا را نگه دار ِ خود گرفته و گفتارش را آیینه ی خود، یک بار در وصف مؤمنان مى‌ نگرد و بار دیگر در وصف زورگویان، او از این جهت نکته سنج و دقیق است و اندازه و قدر خود را مىشناسد و از هوش خود به مقام یقین مى‌ رسد و به پاکى خود استوار می ماند.

١۲. بخل ورزى در سلام

"أَلْبَخیلُ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلام ِ"

بخیل کسى ست که به سلام کردن بخل ورزد.

١۳. نتیجه پیروى از گناهکار

"مَنْ حَاوَلَ امْرَأً بِمَعْصِیَةِ اللّهِ کانَ أَفْوَتَ لِما یَرْجُو وَ أَسْرَعَ لِما یَحْذَرُ"

کسى که با نافرمانىِ خدا گِرد کسى گردد، آن چه را امید دارد از دست رفتنى تر است و از آن چه بر حذر می باشد زودتر دچارش گردد.

١۴. احترام به ذرّیّه زهرا (علیه السلام)

"وَ اللّهِ لا أَعْطِى الدَّنِیَّةَ مِنْ نَفْسى أَبَدًا وَ لَتَلْقِیَنَّ فاطِمَةُ أَباها شاکِیَةً ما لَقِیَتْ ذُرِّیَّتُها أُمَّتَهُ وَ لا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ أَحَدٌ أَذاها فى ذُرِّیَّتِها"

به خدا قسم من هرگز زیر بار پستى و ذلّت نخواهم رفت و در روز قیامت، فاطمه زهرا (س) پدرش را ملاقات خواهد کرد، در حالى که از آزارى که فرزندانش از امّت پیامبر (ص) دیده اند. به پدر خویش شکایت خواهد برد و کسى که ذرّیّه فاطمه را آزار دهد داخل بهشت نخواهد شد.

١۵. فلسفه قیام

"إِنّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا وَ لا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى(صلى الله علیه وآله وسلم) أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ وَ أَنْهى عَنِ المُنْکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّى وَ أَبى عَلِىِّ بْنِ أَبیطالب"

من از روى خودخواهى و خوش گذرانى و یا براى فساد و ستم گرى قیام نکردم، بلکه قیام من براى اصلاح در امّت جدّم مى‌ باشد، مى‌ خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به سیره و روش جدّم و پدرم على بن ابی طالب (ع) عمل نمایم.

١۶. ما اهل بیت شایسته حکومتیم

"إِنّا أَحَقُّ بِذلِکَ الْحَقِّ المُسْتَحَقِّ عَلَیْنا مِمَّنْ تَوَلاّهُ"

ما اهل بیت به حکومت و زمام دارى، نسبت به کسانى که آن را تصرّف کرده‌اند، سزاوارتریم.

١۷. امام کیست؟

"فَلَعَمْرى مَا الاِْمامُ إِلاَّ الْعامِلُ بِالْکِتابِ والاْخِذُ بِالْقِسْطِ وَ الدّائِنُ بِالْحَقِّ وَ الْحابِسُ نَفْسَهُ عَلى ذاتِ اللّهِ"

به جان خودم سوگند، امام و پیشوا نیست، مگر کسى که به قرآن عمل کند و راه قسط و عدل را در پیش گیرد و تابع حقّ باشد و خود را در راه رضاى خدا وقف سازد.

١۸. اهل بیت شایستگان حکومت

"أَیـُّهَا النّاسُ فَإِنَّکُمْ إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ وَ تَعْرِفُوا الْحَقَّ لاَِهْلِهِ یَکُنْ أَرْضى لِلّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُ بَیْتِ مُحَمَّد (صلى الله علیه وآله وسلم) أَوْلى بِوِلایَةِ هذَا الاَْمرِ مِنْ هؤُلاءِ المُدَّعینَ ما لَیْسَ لَهُمْ وَ السّائِرینَ بِالْجَوْرِ وَ العُدْوانِ"

اى مردم! اگر شما از خدا بترسید و حقّ را براى اهلش بشناسید، این کار بهتر موجب خشنودى خداوند خواهد بود و ما اهل بیت پیامبر (ص)، به ولایت و رهبرى، از این مدّعیان نالایق و عاملان جور و تجاوز، شایستهتریم.

١۹. قیام در مقابل ظالم

"أَیُّهَا النّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) قالَ: مَنْ رَأى سُلْطانًا جائِرًا مُسْتَحِلاًّ لِحُرَمِ اللّهِ ناکِثًا لِعَهْدِاللهِ مُخالِفًا لِسُنَّةِ رَسُولِ اللّهِ یَعْمَلُ فى عِبادِ اللّهِ بِالاِْثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل وَ لا قَوْل کانَ حَقًّا عَلَى اللّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مُدْخَلَهُ"

هان اى مردم! پیامبر خدا (ص) فرموده است: کسى که زمام دارى ستم گر را ببیند که حرام خدا را حلال مىسازد و عهدش را مى‌ شکند و با سنّت پیامبر (ص) مخالفت مىورزد و در میان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل مى‌ کند، ولى در مقابل او با عمل یا گفتار، اظهار مخالفت ننماید، بر خداوند است که او را با همان ظالم در جهنّم اندازد.

۲۰. خشنودى خالق، ملاک رستگارى

"لا أَفْلَحَ قَوْمٌ إِشْتَرَوْا مَرْضاتِ الَْمخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخالِقِ"

رستگار مباد مردمى که خشنودى مخلوق را در مقابل غضب خالق خریدند.

-----------------------------------------------------------------
چهل حدیث گوهر بار از امام حسین (علیه السلام) - بخش دوم

۲١. بهترین یاران

"إِنّى لا أَعْلَمُ أَصْحابًا أَوْلى وَ لا خَیْرًا مِنْ أَصْحابى وَ لا أَهْلَ بَیْت أَبَرُّ وَ لا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتى فَجز اکُمُ اللّهُ جمیعًا خَیْرًا.":

در شب عاشورا فرمودند :من اصحاب و یارانى را بهتر از یاران خود ندیده‌ام و اهل بیت و خاندانى بهتر و باوفاتر از اهل بیت خود سراغ ندارم، خداوند به همه شما جزاى خیر دهاد.

۲۲. آزمودگان استوار امام (علیه السلام)

"وَ اللّهِ لَقَدْ بَلَوْتُهُمْ فَما وَجَدْتُ فیهِمْ إِلاّ الاَْقْعَسَ یَسْتَأْنِسُونَ بِالْمَنِیَّةِ دُونى اِسْتیناسَ الطِّفْلِ إِلى مَحالِبِ أُمِّه"

ایشان درباره اصحاب خود بیان داشتند: به خدا قسم آنان را آزمودم، دلاور و استوارشان دیدم، به کشته شدن در رکاب من چنان مشتاقند که طفل شیرخوار به پستان مادرش!

۲۳. بهترین سخن تسلّى بخش

"إِنَّ أَهْلَ الاَْرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ وَ أَنَّ کُلَّ شَىْء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذى خَلَقَ الاَْرضَ بِقُدْرَتِهِ وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ"

امام حسین (ع (در مقام تسلّى به خواهر بزرگوارش عرض کردند: اهل زمین مى‌میرند و اهل آسمان باقى نمى‌مانند و همه چیز رو به فناست، جز ذات پروردگارى که زمین را به قدرتش آفریده؛ و خلق را برانگیزاند و همه به سوى او باز مى‌گردند، و او تنهاى یگانه است.

۲۴. شکیبایى، پل پیروزى

"صَبْرًا یا بَنِى الْکِرامِ فَمَا الْمُوْتُ إِلاّ قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِکُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرّاءِ إِلَى الْجِنانِ الْواسِعَةِ وَ النِّعَمِ الدّائِمَةِ"

آن حضرت (ع( به اصحاب رزمنده خود در روز عاشورا فرمود: اى بزرگ زادگان! صبر و شکیبایى ورزید که مرگ چیزى جز یک پُل نیست که شما را از سختى و رنج عبور داده به بهشت پهناور و نعمت هاى همیشگى آن مى رساند.

۲۵. فرجام دنیا

"عِبادَ اللّهِ إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مِنَ الدُّنْیا عَلى حَذَر فَإِنَّ الدُّنْیا لَوْ بَقِیَتْ عَلى أَحَد أَوْ بَقِىَ عَلَیْها لَکانَتِ الأَنْبِیاءُ أَحَقَّ بِالْبَقاءِ وَ أَوْلى بِالرِّضا وَ أَرْضى بِالْقَضاءِ غَیْرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ الدُّنْیا لِلْفَناءِ فَجَدیُدها بال وَ نَعیمُها مُضْمَحِلٌّ وَ سُرُورُها مُکَفْهِرٌ وَ الْمَنْزِلُ تَلْعَةٌ وَ الدّارُ قَلْعَةٌ. فَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِّ التَّقْوى وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ"

بندگان خدا! از خدا بترسید و از دنیا برحذر باشید که اگر بنا بود همه دنیا به یک نفر داده شود و یا یک فرد براى همیشه در دنیا بماند، پیامبران براى بقا سزاوارتر بودند و جلب خشنودى آنان بهتر و چنین حکمى خوش آیندتر بود، ولى هرگز! زیرا خداوند دنیا را براى فانى شدن خلق نموده که تازه‌هایش کهنه و نعمت‌هایش زایل خواهد شد و سرور و شادى‌اش به غم و اندوه مبدّل خواهد گردید، منزلى پست و خانه اى موقّت است، پس براى آخرت خود توشه‌اى برگیرید و بهترین توشه آخرت تقواست، از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید.

۲۶. مقاومت مردانه

"لا وَاللّهِ لاأَعْطیهِمْ بِیَدى إِعْطاءَالذَّلیلِ وَ لا أَفِرُّ مِنْهُمْ فِرارَ الْعَبیدِ"

نه به خدا سوگند، نه دست ذلّت در دست آنان مى‌گذارم و نه مانند بردگان از صحنه جنگ در برابرشان فرار مى‌کنم.

۲۷. آثار غذاى حرام

"وَیْلَکُمْ ما عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْصِتُوا إِلَىَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلى وَ إِنَّما أَدْعُوکُمْ إِلى سَبیلِ الرَّشادِ فَمَنْ أَطاعَنى کانَ مِنَ المُرْشَدینَ وَ مَنْ عَصانى کانَ مِنَ المُهْلَکینَ وَ کُلُّکُمْ عاص لاَِمْرى غَیْرُ مُسْتَمِع لِقَوْلى قَدِ انْخَزَلَتْ عَطِیّاتُکُمْ مِنَ الْحَرامِ وَ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرامِ فَطَبَعَ اللّهُ عَلى قُلُوبِکُمْ"

ایشان در روز عاشورا خطاب به سپاه ظلم فرمودند: واى بر شما! چرا ساکت نمى شوید، تا گفتارم را بشنوید؟ همانا من شما را به راه هدایت و رستگارى فرا مى‌خوانم، هر کس از من پیروى کند سعادت مند است و هر کس نافرمانى‌ام کند از هلاک شدگان است، شما همگى نافرمانى‌ام مى‌کنید و به سخنم گوش نمى‌دهید، آرى در اثر هدایاى حرامى که به شما رسیده و در اثر غذاهاى حرامى که شکم های تان از آن ها انباشته شده، خداوند این چنین بر دل هاى شما مُهر زده است!

۲۸. هیهات که زیر بار ذلّت روم!

"أَلا إِنَّ الدَّعِىَّ بْنَ الدَّعِىَّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ یَأْبَى اللّهُ لَنا ذلِکَ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤمِنُونَ وَ حُجُورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنـُوفٌ حَمِیَّةٌ وَ نُفُوسٌ آبِیَـةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلى مَصارِعِ الْکِرام ِ"

آگاه باشید که فرومایه، فرزند فرومایه، مرا در بین دو راهىِ شمشیر و ذلّت قرار داده است و هیهات که ما زیر بار ذلّت برویم، زیرا خدا و پیامبرش و مؤمنان از این که ما ذلّت را بپذیریم دریغ دارند، دامن هاى پاک مادران و مغزهاى با غیرت و نفوس با شرافت پدران، روا نمى دارند که اطاعت افراد لئیم و پست را بر قتل گاه کریمان و نیک منشان مقدّم بداریم.

۲٩. خشم الهى بر یهود، مجوس و دشمن اهل بیت (علیه السلام)

"إِشْتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عَلَى الْیَهُودِ إِذْ جَعَلُوا لَهُ وَلَدًا وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَى النَّصارى إِذْ جَعَلُوهُ ثالِثَ ثَلاثَة وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَى الَْمجُوسِ إِذْ عَبَدُوا الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دُونَهُ وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلى قَوْم إِتَّفَقَتْ کَلِمَتُهُمْ عَلَى قَتْلِ ابْنِ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ"

خشم خداوند بر یهود آن گاه شدّت گرفت که براى او فرزندى قرار دادند؛ و خشمش بر نصارى وقتى شدّت یافت که براى او قائل به خدایان سه گانه شدند؛ و غضبش بر مجوس آن گاه سخت شد که به جاى او آفتاب و ماه را پرستیدند؛ و خشمش بر قوم دیگرى آن گاه شدّت یافت که بر کشتن پسرِ دخترِ پیامبرشان هماهنگ گردیدند.

۳٠. اگر دین ندارید، لااقل آزاد باشید.

"یا شیعَةَ آلِ أَبى سُفْیانَ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ وَ کُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَکُونُوا أَحْرارًا فى دُنْیاکُم وَ ارْجِعُوا إِلى أَحْسابِکُمْ إِنْ کُنْتُم عَرَبًا کَما تَزْعَمُونَ"

اى پیروان خاندان ابوسفیان! اگر دین ندارید و از روز قیامت نمى‌ترسید لااقلّ در زندگى دنیاتان آزادمرد باشید و اگر خود را عرب مى‌پندارید به نیاکان خود بیندیشید.

۳۱. پیشى گیرنده در آشتى

"أَیُّما إِثْنَیْنِ جَرى بَیْنَهُما کَلامٌ فَطَلَبَ أَحُدُهُما رِضَا الاْخَرِ کانَ سابِقُهُ إِلَى الْجَنَّةِ.":

هر یک از دو نفرى که میان آن ها نزاعى واقع شود و یکى از آن دو رضایت دیگرى را بجوید، سبقت گیرنده، اهل بهشت خواهد بود.

۳۲. ثواب سلام

"لِلسَّلامِ سَبْعُونَ حَسَنَةً تِسْعٌ وَ سِتُّونَ لِلْمُبْتَدِءِ وَ واحِدَةٌ لِلرّادِّ"

سلام کردن هفتاد حسنه دارد، شصت و نُه حسنه از آنِ سلام کننده و یکى از آنِ جواب دهنده است.

۳۳. رضاى خدا، نه هواى مردم

"مَنْ طَلَبَ رِضَا اللّهِ بِسَخَطِ النّاسِ کَفاهُ اللّهُ أُمُورَ النّاسِ، وَ مَنْ طَلَبَ رِضَا النّاسِ بِسَخَطِاللّهِ وَکَلَهُ اللّهُ إِلَى النّاسِ"

هر کس رضاى خدا را به غضب مردم بجوید، خدا او را از کارهاى مردم کفایت مى‌کند؛ و هر کس خشنودى مردم را به غضب خدا بجوید، خدا او را به مردم واگذارد.

۳۴. ویژگی هاى حضرت مهدى (علیه السلام)

"تَعْرِفُونَ الْمَهْدِىَّ بِالسَّکینَةِ وَ الْوَقارِ وَ بِمَعْرِفَةِ الْحَلالِ وَ بِحاجَةِ النّاسِ إِلَیْهِ وَ لا یَحْتاجُ إِلى أَحَد.":

امام حسین ( درباره حضرت مهدى(علیه السلام( فرمودند: شما مردم، آن حضرت را به داشتن آرامش و متانت و به شناخت حلال و حرام و به روی آوردن مردم به او و بى‌ نیازى او از مردم مى‌شناسید.

۳۵. رؤیاى دنیا

"وَ اعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْیا حُلْوُها وَ مُرُّها حُلْمٌ وَ الاِْنْتِباهُ فِى الاْخِرَةِ"

بدانید که دنیا شیرینى و تلخى‌اش رؤیایى بیش نیست، و آگاهى و بیدارى واقعى در آخرت است.

۳۶. پرهیز از کلام پست و سبک

"لا تَقُولُوا بِأَلـْسِنَتِکُمْ ما یَنْقُصُ عَنْ قَدْرِکُمْ"

چیزى به زبان تان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.

۳۷. جاودانگى در مرگ با عزّت

"لَیْسَ الْمَوْتُ فى سَبیلِ الْعِزِّ إِلاّ حَیاةً خالِدَةً وَ لَیْسَتِ الْحَیاةُ مَعَ الذُّلِّ إِلاَّ الْمَوْتُ الَّذى لا حَیاةَ مَعَهُ"

مرگ در راه عزّت جز زندگى جاوید و زندگى با ذلّت جز مرگ بى حیات نیست.

۳۸. حرمت حیله و نیرنگ

"وَ الْخَدْعُ عِنْدَنا أَهْلَ الْبَیْتِ مُحَرَّمٌ"

حیله و نیرنگ نزد ما اهل بیت حرام است.

۳٩. مرگ، پدیده گریبان گیر

"خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلادَةِ عَلى جیدِ الفَتاةِ وَ ما أَوْلَهَنى إِلى أَسْلافى إِشْتِیاقَ یَعْقُوبَ إِلى یُوسُفَ"

آن حضرت )ع( قبل از حرکت از مکّه به سوى عراق در میان جمعى از بنى هاشم اظهار داشتند: مرگ گردن گیر فرزندان آدم است؛ هم چون گردنبند بر گردن دختر جوان، و من مشتاق دیدن گذشتگانم هستم، مانند اشتیاقى که یعقوب به دیدن یوسف داشت.

۴٠. اندیشه پایان کار

"فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً فَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلى وَ أَنْبَلُوَ إِنْ تَکُنِ الأَمْوالُ لِلتَّرْکِ جَمْعَها فَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْمَرْءُ یَبْخَلُوَ إِنْ تَکُنِ الاَْرْزاقُ قِسْمًا مُقَسَّمًافَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فِى الْکَسْبِ أَجْمَلُوَ إِنْ تَکُنِ الاَْبْدانُ لِلْمَوْتِ أُنـْشِأَتْفَقَتْلُ امْرِء بِالسَّیْفِ فِى اللّهِ أَفْضَلُعَلَیْکُمْ سَلامُ اللّهِ یا آلَ أَحْمَدَفَإِنّى أَرانى عَنکُمْ سَوْفَ أَرْحَلُدر":

ایشان در مسیر حرکت به جانب کوفه فرموده است: زندگى دنیا گرچه نفیس و پربهاست، ولى پاداش خدا در جهان دیگر بالاتر و پربهاتر است و اگر سرانجامِ جمع آورى مال و ثروت، ترک نمودن آن است، پس نباید مرد براى آن بخل ورزد و اگر روزى‌هاى بندگان، تقسیم و مقدَّر شده است، پس کمىِ حرصِ مرد در کسب، زیباتر. و اگر بدن ها براى مرگ آفریده شده است، پس کشته شدن مرد در راه خدا چه بهتر. درود بر شما اى خاندان پیامبر )ص(، که من به زودى از میان شما کوچ خواهم کرد.

-----------------------------------------------------------------