مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

آخرالزمان (۴)

 

دین داری در آخرالزمان

در روایت آمده است که دین داری در آخر زمان، مثل گرفتن آتش در دست است،- "اسلام و ایمان غریب می شود، همان طور که در ابتدا غریب بود"- "مساجد از نظر ظاهری آباد، ولی از نظر هدایت خراب هستند"- انسان دین خود را می فروشد، به گونه ای که ممکن است صبح مؤمن باشد و عصر کافر شود یا عصر مؤمن باشد و صبح کافر گردد" - "جو عمومی و حاکم، جو کفر و بی دینی است؛ به گونه ای که حتی بعضی از مؤمنان را نیز متزلزل کرده و به کفر می کشاند" - "ملت های دیگر از ادیان خود، گم راه می شوند"-"هر کس که پرچم گم راهی بلند کند، هوادارانی خواهد یافت" "با عقاید اسلامی حتی ایمان به خدا هم به طور علنی بر خورد می گردد. - "شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید؛ اما شنیدن باطل آسان است" - "مردم نسبت به وقت نماز، بی اعتنا می شوند" - "بدعت ها ظاهر و زیاد می گردد" - "حلال، حرام شود و حرام حلال" و ... . مجموع این جملات، بیانگر نوعی تحیر و پس رفت اعتقادی است و ظاهرسازی و رنگ باختن دین داری در آخرالزمان را نشان می دهد. حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند "یکون حیره و غیبه تضل فیها اقوام و تهتدی فیها آخرون"؛ "غیبت و حیرتی پیش خواهد آمد که گروه هایی گم راه می شوند و دسته ای دیگر هدایت می یابند" در هر حال وضعیت دین داری در آخرالزمان سخت و شکننده و میزان روی گردانی اغلب مردم از دستورات الهی، زیادتر می شود این مسئله دلائل مختلفی می تواند داشته باشد که در زیر به بعضی از آن ها اشاره می نماییم.

١- تحریف در آموزه های متعالی و راستین دین در این عصر فزونی می گیرد و ادیان و مکاتب مختلفی پدید می آید که به هیچ وجه رنگ و بویی از حقیقت ندارند و تهی از معنویت و باورهای راستین حق گرایانه است.

۲- غول های ارتباط جمعی و رسانه ای (شبکه های ماهواره ای)، به شدت با اسلام درگیر می شوند و با انواع تخریب و تحریف ها سعی در سیاه نمائی و خشن و سیاه جلوه دادن دین اسلام می نمایند. آن ها در این کار، چنان ماهرانه و شیطنت آمیز عمل می کنند که حتی برخی از مسلمانان نیز دچار تردید و تشویش می گردند و گاه از دین رمیده می شوند، از طرف دیگر همین رسانه ها، ظواهر دنیا را چنان فریبنده و زیبا جلوه می دهند که انواع فساد و فحشا در جوامع منتشر می شود و مردم در کنترل کردن امیال و غرایض خویش باید مجاهدت و تلاش فراوان نماید بازار فسادهای مالی و اخلاقی، چنان گرم می شود که برخی، همه چیز را به فراموشی سپرده و حتی انسانیت را نیز فراموش می کنند و روشن است که با یک چنین فساد علنی، حفظ دین و معنویت، بسیار مشکل خواهد بود.

۳- مردم از محتوای اسلام و قرآن و حقیقت آن دور شده و به جای دنبال کردن فهم معانی قرآن بیشتر به خواندن و لحن و صوت آن اهمیت می نمایند.

درعین حال به قدری معانی مختلف و برداشت های غیر معقول از قرآن عرضه می شود که معنای اصلی قرآن در بین مردم گم می گردد و کسی نداند که منظور خداوند از نزول فلان آیه یا سوره یا کل قرآن و اسلام چیست. در این صورت نیز از قرآن و اسلام جز اسمی بیش نخواهد ماند و هر کس حرفی خواهد زد و آن را حرف اسلام و قرآن قلمداد خواهد نمود. با این حال نباید از نظر دور داشت که اگر حفظ دین در آخرالزمان دشوار است، به همان نسبت نیز عوامل و زمینه های دیندار شدن وجود دارد. به عنوان مثال در هیچ زمانی به اندازه دوره کنونی ابزار و وسایلی چون کتاب و صوت و تصویر و دانش و معرفت نبوده تا با کمک آن ها بتوان دین را شناخت. اگر در گذشته شخصی برای استماع یک حدیث فرسنگ ها راه بیابان را می پیمود، امروزه با مراجعه به رایانه، مطالعه کتاب ها و نیز دریافت امواج رادیویی و تلویزیونی می تواند به همان اطلاعات دسترسی پیدا کند. از امام سجاد (ع) نقل است که فرمود:"خداوند آیات سوره توحید و نیز اول سوره حشر را برای مردم آخرالزمان نازل کرده، چرا که مردم آخرالزمان از عقل و بینش بالاتری برخوردارند." البته هر چند حفظ دین و عمل به وظیفه، در دنیای پر تلاطم و سراسر ظلم و فساد امروزی دشوار است؛ ولی پاداش انسان های متدین و دین مدار نیز افزون تر خواهد بود. در روایتی از پیامبر گرامی اسلام خطاب به اصحابش آن آمده است: "به زودی گروهی بعد از شما می آیند که یک نفر از آنان اجر پنجاه نفر از شما (صحابه) را دارد." اصحاب گفتند: "یا رسول الله! ما با تو در بدر و احد و حنین شرکت داشتیم و قرآن در میان ما نازل شد." پیامبر (ص) فرمودند: "اگر بر شما وارد می شد آن چه را که نان تحمل می کنند، مانند  آنان صبر نمی کردید." به فرموده امیرمؤمنان حضرت علی (ع) مؤمنان آخرالزمان: "در کارها و فداکاری های نیک و بزرگ مسلمانان صدر اسلام شریکند." اینان کسانی هستند که پیامبر (ص)، آنان را برادر خود خوانده و آرزوی دیدار آن ها را کرده است" و "افرادی هستند که خداوند، آنان را اولیای خود می خواند." بنابراین دراین دوران عده ای از مردم، به اوج تقوا و دین داری رسیده و به آن پایبندند و اینان یاران و دوست داران حضرت مهدی (عج) هستند که تلاش می کنند تا زمینه ظهور و قیام آن حضرت را فراهم سازند و جامعه را آماده این رخ داد نمایند.

-----------------------------------------------------------------

فساد آخرالزمان

آیا درست است که در آخرالزمان به طور کلی جهان به فساد گراییده می شود و ظلم تباهی همه جا را فرا می گیرد و در آن حال، امام عصر ظهور خواهند کرد؟ و آیا اگر سرانجام و به طور طبیعی چنین فساد و طغیانی صورت گیرد، پس چرا باید به سمت اصلاح خود و جامعه حرکت کنیم؟

این تفکر ناشی از عدم شناخت مسئولیت انسانی و دینی و برداشت غلط از موضوع ظهور است؛ چرا که

اولاً؛ هیچ یک از تکالیف شرعی مانند نماز، روزه، حج، امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با فساد و مشروط به چنین شرطی نیست؛ یعنی تکلیف نماز و یا نهی از منکر تکالیفی مطلق هستند و عمل به آن ها الزامی است؛ چه موجب تسریع در ظهور شوند یا تأخیر در آن.

ثانیاً؛ آیا معقول است که ما در سراسر عمر خویش که چه بسا به ظهور هم منجر نگردد، دست روی دست بگذاریم و همه آیات و روایات را به کناری نهیم؛ به این بهانه که می خواهیم در ظهور تعجیل گردد! آیا این عذری خداپسندانه است؟

ثالثاً؛ در احادیثی که وظایف منتظران در آن مشخص گردیده، همه جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، دوری از گناه و قرب به خداوند آمده است. چنان که امام صادق (ع) می فرمایند: "هر کس خشنود می شود که از اصحاب قائم باشد، پس باید منتظر بماند و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالی که منتظر است. اگر چنین شخصی پیش از ظهور بمیرد، اجر او مانند کسی است که زمان ظهور را درک کرده باشد. پس (در جهت نیکی ها) بکوشید و منتظر بمانید. (این انتظار)، گوارار باد بر شما ای گروه رحمت شده."

از همه ی این ها گذشته، ما باید موضع و موقعیت خود را در زمینه ی قیام حضرت مهدی (عج) مشخص نماییم. چرا که اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانی خواهیم بود که انقلاب مهدی، برای در هم کوبیدن و حذف آنان صورت می پذیرد!! و اگر در صدد اصلاح جامعه باشیم، از کسانی هستیم که در زمره ی اصحاب فداکار عضویت خواهند داشت. بنابراین به فرض این که با ساکت بودن و به نظاره نشستن و یا کمک کردن به توسعه ی فساد، ظهور حضرت را پیش بیندازیم، موضع خود را به طور قطع به خطر انداخته ایم. مگر نه این است که حضرت بقیة الله برای کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط محرمات الهی و فسادگری و اصلاح انسان ها و جوامع قیام می نماید. پس چگونه می توانیم از قیام آن بزرگوار بهره مند شویم. بدیهی است که بیان وضعیت فسادآلود و معصیت آمیز جهان در آخرالزمان، هم هشدار به جوامع انسانی است و هم علامتی خبر دهنده از نزدیکی قیام و ظهور امام زمان (عج) پس این هشدارها و پیش گویی ها وظیفه ی ما را سنگین تر می کند و ما را نسبت به عواقب شوم فساد و تباهی آگاه می سازد. در این مورد محمد بن مسلم می گوید که: "به امام باقر (ع) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟" ایشان فرمود: "هنگامی که مردان خود را شبیه زنان کنند و زنان، شبیه مردان شوند، آن گاه مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان!!". استاد مطهری هم در این زمینه می نویسد: "برداشت قشری از مردم درباره ی مهدویت و قیام مهدی موعود (عج)، این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها، تبعیض ها، اختناق ها، حق کشی ها و تباهی ناشی می شود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشانی ها است. آن گاه که صلاح به نقطه ی صفر برسد، حق و حقیقت، هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می دهد و دست غیب برای نجات حقیقت از آستین بیرون می آید. از این رو هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا یک نقطه ی روشن است و تا در اجتماع، نقطه ای روشن باشد، دست غیب ظاهر نمی شود و به عکس هر گناه، هر فساد، ظلم، تبعیض، حق کشی و هر پلیدی به حکم این که مقدمه ی اصلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می نماید رواست، و در این صورت این هدف ها هستند که وسیله های نامشروع را مشروع می کنند! پس بهترین کمک در تسریع در امر ظهور، ترویج و اشاعه ی فساد است! این جاست که گناه، هم فال است وهم تماشا، هم لذت و کام جویی است هم کمک به انقلاب مقدس نهایی. این گروه به طور طبیعی به مسلحان، مجاهدان، آمران به معروف و ناهیان از منکر، با نوعی بغض و عداوت می نگرند، زیرا آنان را از تأخیر اندازان ظهور و قیام مهدی موعود به شمار می آورند. این در حالی که آیات قرآن کریم در جهت عکس برداشت بالا را به ثبوت می رساند چرا که ظهور حضرت مهدی موعود (عج)، حلقه ای از حلقات مبارزه اهل حق علیه باطل است که به پیروزی نهایی آن منتهی می گردد. پس لذا سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که این فرد اهل ایمان و عمل صالح باشد. در عین حال ظهور حضرت مهدی موعود (عج) تحقق بخش وعده هایی است که خداوند متعال از قدیم ترین زمان ها در کتاب های آسمانی به صالحان و متقیان خود داده که زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد." استاد مطهری در فراز دیگری از مطالب خود می نویسد: "حدیث معروف «یملاء الله به الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً» نیز شاهد مدعای ما است، نه بر مدعای آن گروه. دراین حدیث نیز تکیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم می باشد و چنین می رساند که قیام حضرت مهدی (عج) برای حمایت از مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. در روایات دیگر اسلامی هم سخن از گروهی زبده ای است که به محض ظهور حضرتش به ایشان ملحق می شوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی شوند و در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینه هایی عاری از ظلم و جور نیز وجود دارد که چنین گروه زبده ای را پرورش می دهد. این خود می رساند که در آن زمان نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده، بلکه اگر به فرض، اصل حق هم از نظر کمیت، قابل توجه نباشد، از نظر کیفیت ارزنده ترین اهل ایمان را در بر دارد که در ردیف یاران سیدالشهدا" می باشند.

-----------------------------------------------------------------

"ندای آسمانی" از نشانه های حتمی ظهور امام عصر (ع)

امام عصر (عج)٬ بعد از صحیه و ندای آسمانی در شب جمعه٬ شب قدر و ۲۳ ماه مبارک رمضان "ظهور" می‌ فرمایند و بعد از حدود "سه ماه و نیم" و در روز شنبه٬ عاشورای (دهم) ماه محرم در مکه مکرمه و از کنار کعبه٬ مابین رکن و مقام (رکن یمانی و مقام اسماعیل) "قیام" می کنند و پرچم و رایۀ خویش را برای آغاز حکومت جهانی٬ علنی می نمایند. بنابراین بین ظهور و قیام امام عصر (عج) در حدود سه ماه و نیم فاصله ی زمانی وجود دارد. در هنگام "قیام" از کنار کعبه تعداد ۳١۳ نفر از یاران ایشان در کنار وی خواهند بود، اما بعد از قیام، حضرت حجت (عج) منتظر می‌ مانند تا تعداد اصحاب شان به عدد ١٠ هزار نفر برسد و سپس "خروج" خویش را از مکه به سمت مدینه و کوفه برای اقامه ی حکومت جهانی اسلامی و فتح جهان آغاز میفرمایند.

و اما در این میان می توان از پنج نشانه حتمی ظهور یعنی یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء نام برد. اهمیت این پنج نشانه‌، هم از تعدد روایات مربوط به آن‌ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه‌ها به شکل مستقل قابل رؤیت است.

صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق (ع) در حدیث معتبر نقل کرده است:"قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء". "پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء."

و نیز مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر، از امام صادق (ع) نقل کرده است: "خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ ِ." "پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین (بیداء)، شهادت نفس زکیه و یمانی."

این دو حدیث معتبر و احادیث‌ مشابه دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی (ع)، متوقف بر نشانه‌های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد. بر طبق روایت، "ندای آسمانی" برای اثبات انتخاب و گسیل شدن امام مهدی (عج) از طرف خداوند متعال، "خروج سفیانی" به عنوان دشمن اصلی امام (جنگ میان حق و باطل)، "خروج یمانی" به ضرورت وجود قوا و لشکر جبهه حق و نصرت در ظهور امام مهدی (عج) و "شهادت نفس زکیه" به طغیان حکومت و نظام ناصبی و دشمن اهل بیت در کشور حجاز (عربستان) اشاره میکند. هم چنین "خسف بیداء" و "فرو رفتن لشکر سفیانی" در زمین ِ منطقه بیداء ما بین مکه و مدینه، نشان گر صحت پیش گویی و صدق خبر پیامبر (ص) است و بیان کننده ی آن که حکومت جهانی امام مهدی (عج)، ادامه حکومت رسول الله (ص) و اتمام رسالت پیغمبر اسلام (ص)، میباشد.

ندای آسمانی، آغاز ظهور امام عصر (عچ)

از میان نشانه‌های حتمی ظهور، "ندا یا صیحه آسمانی" جایگاه ویژه‌ای دارد زیرا ده‌ها حدیث درباره آن به ما رسیده که صحت آن را به اطلاع می رساند به ویژه آیه ی چهارم از سوره ی شعراء که بر طبق روایت‌های تفسیری٬ بر آن دلالت دارد. این نشانه٬ در توقیع آخر امام عصر (عج) برای نایب چهارم٬ "علی بن محمد سمری" مطرح شده که ظهور حضرت مهدی (عج) را منوط به "خروج سفیانی" و "صیحه آسمانی" معرفی کرده است. علاوه بر آن٬ "صیحه ی آسمانی" از نشانه‌های حتمی قیام حضرت مهدی (عج) به شمار میآید. با این ندا٬ نام، نسب و برحق بودن حضرت مهدی (عج) و پیروانش بر جهانیان اعلان می شود و مردم از زمان ظهور آگاه میگردند. "ندای آسمانی" برای مؤمنان رحمت و برای کافران نشانه عذاب است و از آن پس نام حضرت (عج) بر سر زبان‌ها می‌ افتد. قیام امام مهدی (عج)٬ انقلابی جهانی ست پس شناسایی او نیز باید جهانی باشد تا حجت بر همگان تمام شود و مردم نگویند که راه و مسیر حق را نشناختیم. ندای آسمانی با اعلان نام و نسب حضرت مهدی (عج) و بیان حقانیت او برای جهانیان٬ بشارت به آمدن وی را میدهد و با این معیار که مدعیان دروغین از آوردن آن عاجزند٬ آن حضرت به همگان معرفی می‌ شود.

"عبدلله بن ابی یعفور" از امام جعفر صادق (ع) میپرسد: مراد از "صوت" چیست؟ آیا مراد٬ همان ندا دهنده است؟ امام فرمود: "نعم و به یعرف صاحب هذا الامر." "بله و به وسیله آن٬ صاحب این امر شناخته می‌ شود."

در روایتی از امام رضا (ع) چنین نقل شده است: "ان القائم ینادی باسمه لیلۀ ثلاث و عشرین من شهر رمضان و یقوم یوم عاشورا." "قائم در شب ۲٣ ماه رمضان به نامش ندا داده می شود و در روز عاشورا قیام می‌ کنند."

هم چنین در کتاب التشریف بالمنن "سید ابن طاووس" به نقل از منابع اهل سنت٬ مضمون حدیث فوق٬ تأکید شده است: "إِذَا نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَنَّ الْحَقَّ فِی آلِ مُحَمَّدٍ، فَعِنْدَ ذَلِکَ یَظْهَرُ الْمَهْدِی ... ." "هنگامی‌ که ندا دهنده (جبرئیل) از آسمان ندا سر داد که حق با محمد و آل محمد است، در این هنگام، حضرت مهدی ظهور می‌ فرمایند ... ."

در روایتی از "ابوبصیر" از امام جعفر صادق (ع) نیز نقل شده است: یخرج القائم مما یسمع و هی صیحة جبرئیل علیه السلام." "وقتی ندای آسمانی شنیده میشود٬ قائم ظهور می‌ فرمایند و آن٬ صدای جبرئیل امین است."

آن زمان که صیحه ی آسمانی به صدا درآمد تمام اهل زمین، آن را میشنوند. این مطلب در احادیث اهل‌ بیت (ع) با تعابیر‌ی از جمله شنیدن اهل مشرق و مغرب، شنیدن تمام اهل زمین، شنیدن تمامی جانداران و عام بودن ندای آسمانی، مطرح شده است. ویژگی دیگر ندا برای مخاطبان، شنیدن هر قوم و گروه به زبان خودشان است؛ سه حدیث که از جهت سند، معتبر هستند با عبارت‌های: "یسمعه کل قوم بألسنتهم"؛ "حتی یسمعه کل قوم بلسانهم"؛ "عام یسمع کل قوم بلسانهم" به بیان این مطلب می‌ پردازند. خصوصیت دیگر ندای آسمانی، یکنواختی آن برای شنوندگان می باشد و دوری یا نزدیکی، معنایی ندارد. روایت معتبری از امام علی بن موسی الرضا (ع) به این موضوع اشاره دارد: "قد نودوا نداء یسمع من بُعد کما یسمع من قرب." "به تحقیق ندایی داده می‌ شوند که از دور شنیده میشود؛ همانطور که از نزدیک شنیده می‌ شود."

بعد از آن که ندای آسمانی٬ همگانی گشت، هر کس آن را با زبان خود میشنود تا بتواند حضرت مهدی (عج) را با نام و نسب شان بشناسد. از این هنگام به بعد است که دیگر٬ جایی برای عذر و بهانه باقی نمیماند که "اگر ما واقعا می‌ دانستیم او حجت خداوند است٬ از او پیروی میکردیم". "مفضل بن عمر" از امام جعفر صادق (ع) روایت می‌ کند که فرمود: "... و ینادی باسمه و کنیته و نسبه و یکثر ذلک علی افواه المحقین و المبطلین و الموافقین و المخالفین لتلزمهم الحجة بمعرفتهم به ..." "به اسم و کنیه و نسب حضرت ندا داده می‌ شود و این مطلب٬ دهان به دهان بین اهل حق و باطل و موافقان و مخالفان می‌ چرخد تا حجت را بر آنان در شناختن او تمام کند."

پیروان حق و حقیقت با شنیدن ندای آسمانی٬ نشاط و شادابی خاصی مییابند چراکه آگاه می‌ شوند که مولای شان بعد از قرن‌ها انتظار میآید و در پرتو آن٬ حق و عدالت٬ همه جا را نورانی خواهد کرد؛ "حسن بن محبوب" از امام رضا (ع) روایت می‌کند که فرمودند: "... کَمْ مِنْ حَرَّى مُؤْمِنَةٍ وَ کَمْ مِنْ مُؤْمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَرَّانَ حَزِینٍ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِینِ کَأَنِّی بِهِمْ آیِسٌ مَا کَانُوا قَدْ نُودُوا نِدَاءً یَسْمَعُ مَنْ بَعُدَ کَمَا یَسْمَعُ مَنْ قَرُبَ یَکُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَى الْکَافِرِینَ." "... هنگام فقدان ماء معین، بسیاری از مردان و زنان مؤمن، دل سوخته و متأسف و اندوه ناکاند؛ گویا آنان را در ناامید ترین حالاتشان میبینم که ندا را میشنوند؛ ندایی که از دور، مانند شنیده شدن از نزدیک شنیده میشود و آن رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران است."

یکی از مباحث مهم درباره ی ندای آسمانی، زمان وقوع آن است. این مطلب از چند حیث قابل بررسی است: ۱) زمان آن در احادیثی، ماه مبارک رمضان معرفی شده که با عبارت‌های صیحة فی شهر رمضان، یکون الصوت فی شهر رمضان، شهرالله تعالی و فیه ینادی باسم صاحبکم و اسم ابیه و غیره آمده است. میان این روایات، شش حدیث، زمان ندای آسمانی را شب بیست و سوم ماه رمضان معرفی میکنند و از میان آن‌ها سه حدیث، بر شب جمعه بودن آن دلالت دارد. ۲) نکته ی دیگر، شب یا روز بودن زمان صیحه می باشد زیرا در کنار روایاتی که زمان وقوع آن را در ماه رمضان و در شب معرفی میکرد، روایاتی وجود داشت که وقوع ندا را اول روز معرفی می‌ کنند. این احادیث با عبارت‌های ینادی مناد من السماء فی اول النهار و غیره قابل مشاهده اند. برای این دو دسته از احادیث، فرض‌هایی قابل طرح است. از جمله: الف) احتمال دارد مراد از شب در لیلة ثلاث و عشرین و لیلة جمعة هنگام طلوع فجر باشد؛ زیرا موقع طلوع فجر، قدر مشترک میان شب و روز به حساب میآید. در فضیلت نماز صبح، هنگام طلوع فجر، چندین روایت نقل شده است و دلیل این فضیلت را حضور ملائکه شب و ملائکه روز مطرح میکنند. بنابراین اگر ندای آسمانی، هنگام طلوع فجر اعلان شود، هم اطلاق "شب بیست و سوم" بر آن صحیح است و هم اطلاق "روز"؛ به ویژه اینکه، احادیث دلالت کننده بر واقع شدن صیحه ی آسمانی در روز، همگی قید اول النهار را دارند و اول روز، هنگام طلوع فجراست. ب) فرض دیگر این است که، اختلاف زمان ندای آسمانی، به حساب مکان‌ها است؛ یعنی به دلیل اختلاف افق ها. البته این صیحه یکی است و یکبار اعلان می‌ شود؛ ولی یک جا، اول شب بیست و سوم است و یک جا، آخر شب و جای دیگر، اول روز بیست و سوم؛ لذا اختلاف مطرح شده در احادیث، به این دلیل است.

-----------------------------------------------------------------

.تطبیق نشانه‌های حتمی ظهور، قبل از ندای آسمانی، مردود است

به طور کلی، در عصر غیبت، راه بر تطبیق یقینی نشانه‌های حتمی ظهور، بسته است تا زمانی که "ندای آسمانی" در ماه رمضان، به عنوان علامتی معجزه آسا و غیر قابل جعل، شنیده شود ولی بعد از "صیحه" در ماه مبارک رمضان و پایان یافتن عصر غیبت، آنگاه راه بر شناخت، تطبیق یقینی و تشخیص نشانه‌های حتمی ظهور از جمله یمانی و سفیانی، باز خواهد شد.

از امام صـادق (ع)، چنین نقل شده است: "یشْمَلُ النَّاسَ مَوْتٌ وَ قَتْلٌ حَتَّى یلْجَأَ النَّاسُ عِنْدَ ذَلِکَ إِلَى الْحَرَمِ، فَینَادِی مُنَادٍ صَادِقٌ‌ مـِنْ‌ شـِدَّةِ الْقِتَالِ فِیمَ الْقَتْلُ وَ الْقِتَالُ؟ صَاحِبُکُمْ فـُلَانٌ." "مردم را مرگ و کشتارى فرا گیرد تا آنجا که ایشان در آن حال به حرم پناه جویند. پس ندا کننده‏اى‌ راستگو (ندای آسمانی جبرئیل)‌، از‌ شدّت کشتار ندا سر دهد که: کشت‌ و کشتار‌ براى‌ چیست؟ صـاحب شـما فلانى است."

"لَا یـکُونُ هـَذَا الْأَمْرُ الَّذِی تَمُدُّونَ أَعْینَکُمْ‌ إِلَیهِ‌ حـَتَّى‌ یـنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: أَلَا إِنَّ فُلَاناً صَاحِبُ‌ الْأَمْرِ‌ فَعَلَامَ الْقِتَالُ." "این کارى که شما گردن‌های تان را بـه جانبش مىکشید، نخواهد شد تـا ایـنکه‌ نـداکننده‌‏اى‌ از‌ آسمان آواز دهد: بدانید که فلانى صاحب امر است؛ پس‌ جنگ بر سر چیست؟"

طبق این روایت، هر چند فراگیر شدن مرگ پیش از ظهور، امری عادی و غیر معجزهگونه و البته قابل مشابهسازی به نظر می آید، اما‌ آن‌ مرگ و کشتاری که به دنبال آن، ندای آسمانی ِ معجزهآسایی به گوش برسد‌، دیگر قابلیت مشابه‌ سازی، نخواهد داشت. بنابراین، تطبیق قطعی و یقینی علامت های حتمی ظهور، قبل از آغاز نشانه‌های حتمی هم چون ندای آسمانی و خسف بیداء، حرام است. شاید به همین دلیل باشد که پیشوایان معصوم (ع) برای شناسایی امام مهدی (عج) تنها بر صیحه آسمانی که نشانهای منحصر بهفرد و غـیر قابل جعل می باشد، تأکید کرده‌اند.

امام باقر (ع) در حدیثی فرموده‌اند: "... ما اشکل علیکم فلم یشکل علیکم عهد نبی‌الله و رایته و سلاحه و النفس الزکیة من ولد الحسین فان اشکل علیکم هذا فلا یشکل علیکم الصوت من السماء باسمه و امره. ..." "... اگر امر بر شما مشتبه شود، عهد پیامبر خدا (ص)، پرچم و سلاح او و نفس زکیه که از فرزندان امام حسین (ع) می باشد، بر شما مشتبه نمیشود (امری که برای شناخت امام مهدی تان (عج) کافی است) و اگر این ها نیز برای تان مشتبه شد، ندای آسمانی که به اسم و امر قائم و مهدی موعود (عج) ندا می‌ دهد، برای تان مشتبه نخواهد شد... "

و نیز در کتاب الغیبۀ نعمانی نقل شده است: "... فَإِنْ أَشْکَلَ هَذَا کُلُّهُ عَلَیْهِمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ مِنَ السَّمَاءِ لَا یُشْکِلُ عَلَیْهِمْ إِذَا نُودِیَ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ." "... اگر امر در تشخیص زمان ظهور امام عصر (عج)، بر شما خیلی دشوار شد، همانا ندای آسمانی بر شما مشتبه نخواهد شد که به نام ایشان و نام پدرش و مادر وی، ندایی سر داده خواهد شد."

پس هر چند در بین‌ تمام‌ نشانه‌های حتمی ظهور‌، دو علامت "یمانی" و "سفیانی" معجزه‌ گونه‌ نیستند‌، اما‌ به دلیل پیوند و ارتباط خاصی که با "صیحه آسمانی" دارند، مصادیق واقعی آن ها در زمان خویش و با شروع وقوع ندای آسمانی، قابل شناسایی است. بنابراین، هر کسی و هر مصداقی قبل از ندای آسمانی، ادعای یمانی و یا سفیانی بودن داشته باشد، صحیح نیست و باید آن را مردود دانست و شخص مدعی را دروغگو و کذاب، معرفی کرد.

ذکر این نکته ضروری ست که بین "ظهور" و "قیام" حضرت (عج)٬ از نظر علمی تفاوت وجود دارد. البته در روایات بین واژه‌های "ظهور"٬ "قیام" و "خروج" اختلاف چندانی نیست و این کلمات بسیار٬ به جای هم٬ استفاده شده‌اند. لیکن٬ با دقت بیش تر در احادیث٬ میشود به تفاوت این واژه‌ها٬ پی برد. اولاً، امام عصر (عج)٬ بعد از "صحیه آسمانی" در شب جمعه٬ شب قدر و ۲۳ ماه مبارک رمضان٬ "ظهور" میفرمایند و بعد از حدود "سه ماه و نیم" و در روز شنبه٬ عاشورای (دهم) ماه محرم٬ در مکه مکرمه و از کنار کعبه٬ مابین رکن و مقام (رکن یمانی و مقام اسماعیل)٬ "قیام" می نمایند و پرچم و رایۀ خویش را برای آغاز حکومت جهانی٬ علنی می کنند. آن چه مشخص است بین ظهور و قیام امام عصر (عج)٬ فاصله زمانی وجود دارد. دوماً، در "قیام ِ" حضرت از کنار خانه خدا، تعداد ۳١۳ نفر از یاران ایشان٬ با وی خواهند بود اما بعد از آن و اعلام آغاز "خروج" برای اقامه حکومت جهانی اسلامی٬ ایشان منتظر میمانند تا شمار ِ یاران و حلقه دوم اصحاب به ١٠ هزار نفر برسد و آن گاه "خروج ِ" خویش از مکه برای فتح جهان را آغاز میفرمایند. بنابراین٬ "ظهور" در ماه رمضان با صیحه آسمانی اتفاق می‌افتد و "قیام" در ماه محرم و روز عاشورا در کنار کعبه به همراه ۳١۳ نفر از اصحاب خاص٬ شروع می‌ شود و "خروج" حرکت امام از مکه به سمت مدینه و کوفه بعد از جمع شدن ١٠ هزار نفر از یاران٬ رخ می‌ دهد.

در روایتی از امام رضا (ع)٬ چنین نقل شده است: "ان القائم ینادی باسمه لیلۀ ثلاث و عشرین من شهر رمضان و یقوم یوم عاشورا." "قائم (عج) در شب ۲۳ ماه رمضان به نامش، ندا داده میشود و در روز عاشورا قیام میکنند."

هم چنین در کتاب التشریف بالمنن سید ابن طاووس به نقل از منابع اهل سنت، از امام علی (ع)، مضمون حدیث فوق، تأکید شده است: "إِذَا نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَنَّ الْحَقَّ فِی آلِ مُحَمَّدٍ، فَعِنْدَ ذَلِکَ یَظْهَرُ الْمَهْدِی. ..." "هنگامی‌ که ندا دهنده (جبرئیل) از آسمان، ندا سر داد که حق با محمد و آل محمد است، در این هنگام، حضرت مهدی ظهور می‌ فرمایند ..."  .

در روایتی از ابوبصیر از امام جعفر صادق (ع) نیز نقل شده است: "ویخرج القائم مما یسمع وهی صیحة جبرئیل علیه السلام." "وقتی ندای آسمانی شنیده می شود، قائم ظهور می‌ فرمایند و آن، صدای جبرئیل امین است."

هم چنین بر طبق حدیث توقیع شریف به آخرین نائب حضرت در عصر غیبت صغری، کاملاً تأیید می‌ گردد، چرا که بر اساس آخرین توقیع شریف امام عصر (عج) به نائب چهارم خویش، علی بن محمد السمری، عصرغیبت کبری، بعد از خروج سفیانی و ندای آسمانی، پایان میپذیرد. شیخ طوسی در کتاب الغیبۀ، چنین نقل میفرمایند: "... مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ [أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ[ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَذَّابٌ مُفْتَر. ..." "... هر کسی، قبل از خروج سفیانی و ندای آسمانی، ادعای ارتباط و نیابت خاص، داشته باشد، دروغگو، کذاب و افترا زننده است... ."

و امام مهدی (عج)، بعد از صیحه آسمانی و در فاصله بین ظهور و قیام، اندک فعالیت نیمه علنی دارند. در حدیثی از امام سجاد (ع)، بر این موضوع، اشاره شده است: "... فَإِذَا ظَهَرَ السُّفْیَانِیُّ اخْتَفَى الْمَهْدِیُّ ثُمَّ یَخْرُجُ بَعْدَ ذَلِکَ." "... هنگامیکه سفیانی در ماه رجب خروج کرد، حضرت مهدی (عج) مخفی خواهند شد و سپس در ماه محرم، خروج و قیام خواهند فرمود."

و نیز از امام باقر (ع) در ضمن روایت معتبری نقل شده است: "... وَ یَبْعَثُ السُّفْیَانِیُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِینَةِ فَیَنْفَرُ الْمَهْدِیُّ مِنْهَا إِلَى مَکَّةَ فَیَبْلُغُ أَمِیرَ جَیْشِ السُّفْیَانِیِّ أَنَّ الْمَهْدِیَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَکَّةَ فَیَبْعَثُ جَیْشاً عَلَى أَثَرِهِ فَلَا یُدْرِکُهُ حَتَّى یَدْخُلَ مَکَّةَ خائِفاً یَتَرَقَّبُ عَلَى سُنَّةِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ... ." "... و سفیانی سپاهی را به سوی مدینه می‌ فرستد و امام مهدی (ع) از مدینه به مکه پناه می ‌‌برد، به فرمانده سپاه سفیانی خبر می‌ رسد که حضرت به مکه رفته است. پس سپاه را به دنبال امام مهدی (عج) می‌ فرستد اما به ایشان دست نمییابند تا این که قائم (عج) طبق سنت حضرت موسی نگران و مضطرب وارد مکه میگردند ...".

بنابراین، این گونه روایات، نشان می‌ دهند که حضرت مهدی (عج) بعد از ندای آسمانی و ماه رمضان، فعالیت‌های محدودی و نیمه علنی دارند و به همین خاطر است، که لشکر سفیانی بعد از اطلاع از مکان ایشان و فعالیت‌های نیمه علنی وی، به قصد دست گیری و پایان دادن به حکومت حق، به سمت مدینه، گسیل می‌ شوند. و طبیعتاً، در این مدت حدود چهار ماهه و فاصله بین ظهور و قیام، شیعیان، از طریق افرادی چون، یمانی و نفس زکیه به عنوان سفیران امام عصر (عج) با ایشان، در ارتباط خواهند بود. زیرا در روایات به فعالیت و دعوت یاران حضرت هم چون نفس زکیه، در قبل از قیام امام در ماه محرم، تصریح شده است که پیام امام عصر (عج) را به جهانیان و شیعیان، میرسانند.

از جمله، در حدیثی، به انتقال پیام نفس زکیه در ماه ذی الحجۀ و شهادت وی هنگام قرائت پیام امام عصر در مکه و کنار خانه خدا (کعبه)، تصریح شده است: "... فیدعو رجلاً من اصحابه فیقول له: امض الی اهل مکة فقل: یا اهل مکة انا رسول فلان الیکم و هو یقول لکم: انا اهل بیت الرحمة و معدن الرسالة و الخلافة... فاذا تکلم هذا الفتی بهذا الکلام اتوا الیه فذبحوه بین الرکن و المقام و هی النفس الزکیة ... ." "... امام مهدی، مردی از یارانش را فرا می‌ خواند و می‌ فرماید: به سوی اهل مکه برو و به آنان بگو: «ای مردم مکه! من فرستاده فلان هستم و پیام او چنین است: "ما خاندان رحمت و جایگاه رسالت و خلافت هستیم ..." وقتی سخن این جوان تمام میشود، به او هجوم می‌آورند و او را در میان رکن و مقام سر می‌ برند؛ و او همان نفس زکیه است.

بنابراین، از این دسته احادیث، استنباط می‌ شود که بعد از صیحه آسمانی و خروج سفیانی، امام عصر، مثل دوران غیبت صغری، نواب خاصی خواهند داشت که به عنوان نماینده به مکه می‌ فرستند تا پیام امام زمان (عج) را برسانند. آن گاه بعد از ظهور و در حدود سه ماه و نیم بعد، قیام امام عصر در روز شنبه و دهم ماه محرم (عاشورا)، اتفاق می‌افتد: "... یقُومُ القائم فِییوْمِ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی علیه‌السلام، لَکَأَنِّی بِهِ فِی‏یوْمِ‏ السَّبْتِالْعَاشِرِ مِنَ‏ الْمُحَرَّمِ‏ قَائِماً بَینَ‏ الرُّکْنِ‏ وَ الْمَقَام‏ ... ." "... قائم (ع) در روز عاشورا که روز شهادت سید الشهدا (ع) است، قیام مى‌کنند. گویا در آن شنبه‏‌اى که عاشورا در آن واقع شود، او را میبینم. در حالى‏که بین رکن و مقام ایستاده است... ."

-----------------------------------------------------------------