مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

حضرت زینب (س) (۴)

 

زندگی نامه حضرت زینب کبری (س)

حضرت زینب در پنجم جمادى الاول سال ششم (ه.ق) پس از صلح حدیبیه و دو سال پس از تولد امام حسین (ع) متولد شد. طبق روایات شیعه، هنگام تولد زینب، چون حضرت محمد (ص) در سفر بود، فاطمه (س) از همسرش علی (ع) در خواست کرد که نامی برای فرزندشان انتخاب کند. علی در جواب گفت: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم، صبر می‌ کنیم تا پیامبر (ص) از سفر باز گردد. چون ایشان بازگشت و خبر تولد نوزاد حضرت زهرا (س) را از زبان علی (ع) شنید گفت: فرزندان دخترم فرزندان منند ولی خداوند درباره آنان تصمیم می‌گیرد. بعد فرشته وحی از طرف خداوند پیام آورد که: نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ام. آن گاه محمد (ص) زینب (س) را گرفت و بوسید و گفت: توصیه می‌کنم که همه این دختر را احترام کنند، که او مانند خدیجه است. زینب پس از آن که به سن ازدواج رسید، به همسری برادر زاده علی (پسرعمویش)، عبدالله بن جعفر که ۵ سال از او بزرگتر بود درآمد. ایشان پس از واقعه کربلا و در هنگام اسارت، وقتی که به همراه سرهای کشته شدگان کربلا به اسارت در مجلس یزید برده شد در حضور یزید سخنرانی مشهور و آتشینی کرد که یکی از مهم ترین و موثرترین خطبه های در دفاع از حقانیت حسین بن علی تلقی شده است. ایشان در این مجلس برخاست و در بخشی از سخنان خود خطاب به یزید فرمود: "ای یزید آیا گمان می بری این که اطراف زمین وآفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شده ای؟ زود باشد که به اجداد خود ملحق شوی و آرزو کنی کاش شل و گنگ بودی و نمی گفتی آن چه را که گفتی و نمی کردی آن چه را کردی به خدا سوگند نشکافتی مگر پوست خود را، و نبریدی مگر گوشت خود را ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است،‌ در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستم کاران باد." وی پس از چند روز توقف در دمشق، همراه سایر زنان و کاروان اسرای کربلا به مدینه بازگشت. زینب (س)، در واقعه حره (قحطی مدینه) که درسال شصت و دو (ه.ق) به وقوع پیوست به همراه عبداله بن جعفر که در دمشق زمین‌ داشت به این شهر مهاجرت  نمود و در همان جا در پانزدهم رجب آن سال در گذشت. قریه‌ای که قبر زینب (س) در آن قرار دارد، در گذشته به راویه و اکنون به زینبیه مشهور است. در حال حاضر این قریه به شهر متصل و در هفت کیلومتری شرق دمشق قدیم به طرف فرودگاه واقع است.

-----------------------------------------------------------------

گذری بر مدفن حضرت زینب (س)

حضرت "زینب (س)" پس از تحمل رنج ها و مشقات زیاد در دشت کربلا و در سال "۶۲ (ه.ق)" هم زمان با سال قحطی شهر "مدینه" و قیام مردم برعلیه "یزید بن معاویه" در واقعه "حره" به همراه همسرش "عبدالله بن جعفر" به شهر دمشق مهاجرت و در "١۵ رجب" همان سال در آن جا درگذشت. قریه‌ای که اکنون قبر ایشان در آن قرار دارد، در گذشته به "راویه" و اکنون به "زینبیه" مشهور بوده و در حال حاضر به شهر دمشق متصل می باشد. در خیابان اصلی این شهر از دور مقبره ای هویداست که با یک گنبد طلائی رنگ زیبا و دو مناره ی کاشی کاری شده جانبی در دو سمت شرقی و غربی آن خودنمایی می کند. گل دسته‌های این گنبد به عنوان مرتفع ترین و زیباترین مناره‌های شهر شناخته می شوند که کاشی های معرقآن در دوره ی اخیر و توسط هنرمندی اصفهانی به نام مرحوم استاد "علی پنجه پور" در مدت "١٠" سال به انجام رسیده است. در مدخل غربی این مقبره و سمت راست بخش ورودی، اتاقک کوچکی قرار دارد که سه صورت قبر در آن مشاهده می شود. یکی از این قبور متعلق به "سید حسین یوسف مکی عاملی" متوفی به سال "١۳٩۷ (ه.ق)" دیگری از آن "محسن الامین عاملی"، صاحب تالیف معروف "اعیان الشیعه" و قبر سوم برای دختر "میرزا تقی بهبهانی" عالم بزرگ و جلیل القدر می‌باشد. فضای بارگاه و مقبره آن به صورت مستطیلی شکل ساخته شده که شبستان و گنبد بخش مرکزی حرمدر وسط صحن بزرگ آن قرار دارد. این صحن زیبا دارای چهار در ورودی است که راه دسترسی به شبستان و مقبره را هموار می سازند. در سمت شرقی همین مجموعه مصلای زینبیه به همت آیت الله "فهری زنجانی" نماینده ولی فقیه در "سوریه" برای برگزاری مراسم نماز جماعت، دعای کمیل و نماز جمعه بر پا گردیده است ولی در دیگر قسمت ها و اطراف مقبره نیز "١١۴ اتاق" وجود دارد که "۶۴ اتاق" آن متعلق به صحن بزرگ و بقیه در پیرامون حیاط کوچک آن شکل گرفته اند. مقبره حضرت "زینب (س)" در وسط این مجموعه بنا گردیده، با ضریحی نقره‌ای رنگ و هشت ستون کاشی کاری شده که بر زیبایی این بنا می افزایند. دیوارهای مقبره تا بخش ازاره از سنگ سفید پوشانده شده ولی در دیگر قسمت ها نمونه‌ای از هنر آئینه کاری ایرانی - اسلامی قابل مشاهده است. ساخت بخش هایی از داخل و خارج ساختمان متعلق به دوره پهلوی است چنان که بنای ساختمان مقبره در زمان "محمد رضا شاه" و به دستور همسرش "فرح" سامان دهی، طلا کاری، و تزئین شد و هزینه‌های مربوط به نگه داری آن نیز ماهیانه از سوی وی تأمین گردید ولی توسعه‌ دیگر قسمت ها همگی در دوره ی جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرفتهاست.

 -----------------------------------------------------------------

القاب حضرت زینب کبری (س)

عالمه غیر معلمه: داناى نیاموخته؛

فهمة غیر مفهمه: فهمیده بى آموزگار؛

کعبة الرزایا: قبله رنج ها؛

نائبة الزهراء: جانشین و نماینده حضرت زهرا (س)؛

نائبة الحسین: جانشین و نماینده حضرت حسین (ع)؛

ملیکة الدنیا: ملکه جان، شه بانوى گیتى؛

عقیلة النساء: خردمند بانوان؛

عدیلة الخامس من اهل الکساء: هم تاى پنجمین نفر از اهل کساء؛

شریکة الشهید: انباز شهید؛

کفیلة السجاد: سرپرست حضرت سجاد (ع)؛

ناموس رواق العظمه: ناموس حریم عظمت و کبریایى؛

سیة العقائل: بانوى بانوان خردمند؛

سر ابیها: راز پدرش على (ع)؛

سلالة الولایة: فشرده و خلاصه و چکیده ولایت؛

ولیدة الفصاحة: زاده شیوا سخنى؛

شقیقة الحسن: دل سوز و غم خوار حضرت حسن (ع)؛

عقیلى خدر الرسالة: خردمند پرده نشینان رسالت؛

رضیعة ثدى الولایة: کسى که از پستان ولایت شیر خورده؛

بلیغة: سخن ور رسا؛

فصیحة: سخن ور گویا؛

صدیقة الصغرى: راست گوى کوچک (در مقابل صدیقه کبرى)؛

الموثقة: بانوى مورد اطمینان؛

عقیلة الطالبین: بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بین طالبیان)؛

الفاضلة: بانوى با فضیلت؛

الکاملة: بانوى تام و کامل؛

عابدة آل على: پارساى خاندان على؛

عقلیة الوحى: بانوى خردمند وحى؛

شمسة قلادة الجلالة: خورشید منظومه بزرگوارى و شکوه؛

نجمة سماء النبالة: ستاره آسمان شرف و کرامت؛

المعصومة الصغرى: پاک و مطهره کوچک؛

قرینة النوائب: هم دم و هم راه ناگوارى ها؛

محبوبة المصطفى: مورد محبت و محبوب حضرت رسول (ص)؛

قرة عین المرتضى: نور چشم حضرت على (ع)؛

صابرة محتسبة: پای دارى کننده به حساب خداوند براى خداوند؛

عقیلة النبوة: بانوى خردمند پیامبرى؛

ربة خدر القدس: پرونده پرده نشینان پاکى و تقدیس؛

قبلة البرایا: کعبه آفریدگان؛

رضیعة الوحى: کسى که از پستان وحى شیر مکیده است؛

باب حطة الخطایا: دروازه آمرزش گناهان؛

حفرة على و فاطمه: مرکز جمع آورى دوستى و محبت امام على (ع) و حضرت فاطمه (س)؛

ربیعة الفضل: پیش زاده فضیلت و برترى؛

بطلة کربلاء: قهرمان کربلا؛

عظیمة بلواها: بانویى که امتحانش بس بزرگ بود؛

عقلیة القریش: بانوى خردمند از قریش؛

الباکیة: بانوى گریان؛

سلیلة الزهراء: چکیده و خلاصه حضرت زهرا (س)؛

امنیة الله: امانت دار الهى؛

آیة من آیات الله: نشانى از نشانه هاى خداوند؛

مظلومة و حیدة: ستمدیده ی بى کس؛

...

-----------------------------------------------------------------

عشق حضرت زینب (س) به امام حسین (ع)

محبت و علاقه حضرت زینب (س) به امام حسین (ع) از همان دوران کودکى به قدرى سرشار بود که نمى توان آن را وصف نمود. علامه جزایرى در کتاب "الخصائص الزینبیه" مى نویسد: وقتى که حضرت زینب (س) شیر خواه و در گهواره بود، هرگاه برادرش حسین (ع) از نظر او غایب مى گشت، گریه مى کرد و بى قرارى مى نمود. هنگامى که دیده اش به جمال دل آراى برادر مى افتاد، خوشحال و خندان مى شد. در سنین بالاتر، هنگام نماز قبل از اقامه، نخست به چهره حسین (ع) می نگریست و بعد نماز مى خواند." او همواره مى خواست در کنار برادرش حسین (ع) باشد، رخسار زیباى وی را بنگرد و با او انس و الفت داشته باشد. این عشق عجیب و سرشار از مهر و خلوص، موجب تعجب حضرت زهرا (س) گشت. مادر راز آن را نمى دانست پس این موضوع را با پدرش در میان گذاشت و پرسید: "پدرجان! از محبت میان زینب (س) و حسین (ع) شگفت زده شده ام به طورى که زینب (س) لحظه اى بدون دیدار برادرش، هیچ آرام و قراری ندارد. اگر ساعتى بوى حسین (ع) را استشمام نکند جانش به لب مى رسد." پیامبر اکرم (ص) با شنیدن این سخن، دگرگون شدند؛ اشک از چشمان مبارکش سرازیر گشت و آهى از سینه ی پر سوزش برکشید. سپس خطاب به دخترش زهرا (س) فرمود: "اى نور چشمم! این دختر همراه حسین (ع) به کربلا مى رود، در رنج ها و سختی هاى او هم شریک خواهد بود." حضرت زینب (س) در روز عاشورا محمد و عون، دو نوجوانش را نزد حسین (ع) آورد و عرض کرد: "جدم ابراهیم خلیل (ع) از درگاه خدا قربانى را قبول فرمود؛ تو نیز این قربانى را از من بپذیر؛ اگر چنین نبود که جهاد و جنگ براى زنان روا نیست، در هر لحظه هزار جان فداى جانان مى کردم و هر ساعت هزار شهادت را مى طلبیدم.

بر اساس گفته ی برخی از مورخان، درجه ی محبت زینب (س) به امام حسین (ع) به گونه اى بود که هر روز چند بار به دیدار ایشان مى رفت و سپس نماز مى خواند.

-----------------------------------------------------------------