مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

مذهبی - تشنه ولایت

مروری بر ادیان و مذاهب - زندگی چهارده معصوم - مناسبت های مذهبی - مدیر خانم رشیدی

متفرقه (۵)

 

ویژگی های یک دوست خوب

یکی از بزرگ ترین ضرورت های زندگی انسان، نیاز به دوستی است. امیرمؤمنان (ع) در این زمینه می فرمایند: "دوست، کسی است که تو را با جانش نگه دارد و بر مال و فرزندان و خاندانش برگزیند." آن حضرت در سخن دیگری نیز فرموده اند: "رفیق خوب نیست، مگر کسی که در مواقع تهی دستی و در غیاب و حتی پس از مرگ نیز دوست خود را یاری رساند و اسرار او را حفظ کند." آینه هم خوبی ها را نشان می دهد و هم بدی ها را، آن هم به همان اندازه واقعی شان، نه کوچک تر و نه بزرگ تر. دوست خوب نیز همواره نقاط ضعف و قوت انسان را بازگو می نماید تا قوت ها را تقویت و کاستی ها را از میان بردارد. بدون شک کسی که اشتباه دوستش را به او تذکر دهد، به راهنمایی او پرداخته و از گمراهی نگه داشته است. هم چنین دوستی که نقاط قوت و خوبی ها را بیش از اندازه بزرگ جلوه دهد، دوستش را گرفتار خودبینی و غرور می نماید. بر این اساس، باید در دوستی با چنین افرادی تجدید نظر کنیم. امیرمؤمنان (ع) در این مورد می فرمایند: "دوستدار تو، تو را از بدی ها باز می دارد و هر کس عیوب تو را بر تو آشکار سازد، دوست واقعی توست. پس همواره دوست خود را با پند و اندرز نصیحت کن؛ چه خوب باشد چه بد."

البته دوستی و مودت آداب و رسومی دارد که رعایت آن سبب پایداری آن دوستی می گردد. مثلاً اعتدال و میانه روی و یا این که و در بریدن از دیگران جایی برای بازگشت باقی گذارد؛ زیرا گاهی انسان ها به دلیل سوء تفاهمات مختلف احساساتی شده و در روابط دوستانه ی خود با دیگران عاقلانه عمل نمی کنند، از این روست امام علی (ع) به امام حسن (ع) می فرمایند: "اگر خواستی از برادرت جدا شوی، جایی برای دوستی او باقی بگذار که اگر روزی بر وی آشکار گردد، بدان وسیله به تو تواند رسید." ایشان در سخن دیگری هم می فرمایند: "دوست خود را به اندازه دوست بدار، چون شاید روزی دشمن تو شود و دشمنت را نیز به مدارا دشمن بدار زیرا شاید روزی دوست گردند."

در این جا نظر شما را به چند نمونه از سفارشات ائمه ی معصومین (ع) در باب دوستی جلب می نماییم:

١. رسول اکرم (ص) می فرمایند: *انسان بر دین دوست و هم نشین خود است.*

٢. امیرالمؤمنین (ع) هم فرموده اند: *هم نشینی با بدان، موجب کسب بدی است؛ مانند بادی که هرگاه به چیز گندیده بوزد، بوی آن را با خود حمل می نماید.*

٣. ایشان در جای دیگر نیز توصیه می کنند: *هیچ چیزی مانند هم نشینی با نیکان، انسان را به سوی نیکی جلب نمی نماید و از بدی نجات نمی دهد.*

٤. در این رابطه حضرت سجاد (ع) نیز به فرزندان خود می فرمایند: *با صاحبان دین و معرفت هم نشینی کنید و اگر چنین افرادی را نیافتید، اُنس گرفتن به تنهایی برای سلامتی دین انسان، بهتر و شایسته تر است.*

٥. امام صادق (ع) هم از قول رسول خدا (ص) نقل می کنند که: *استوارترین انسان ها، کسی است که از انسان های نادان بگریزد.*

٦. حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) نیز در وصیت خود به امام حسن (ع) فرمودند که: *پسر م! از دوستی با احمقان بپرهیز؛ چرا که می خواهند به تو منفعت برسانند ولی زیان می رسانند و از دوستی با بخیلان حذرکن؛ زیرا آن ها هنگام شدیدترین حاجت، تو را رها می سازند و از دوستی با انسان های فاسق دوری نما؛ زیرا ایشان تو را به بهای اندکی می فروشند و از هم نشینی با دروغ گوها بپرهیز؛ زیرا آن ها مثل سرابند، دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را در نظرت دور جلوه می دهند.*

 -----------------------------------------------------------------

اهمیت غیرت

"پیامبر (ص)" و "امامان (ع)" در اهمیت و ارزش غیرت سخن بسیار گفته اند و با تأکید و تعبیرهای گوناگون مردم را به رعایت غیرت در حفظ و نگهبانی حریم عفت خانواده و جامعه دعوت نموده اند. در این جا نظر شما را به ذکر چند نمونه جلب می نماییم.

امام "صادق (ع)" می فرماید:

"إنَّ الله غَیُورٍ و مِن غَیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ، ظاهِرَها وَباطِنَها."

همانا خداوند بسیار غیرتمند است و تمام غیرتمندان را دوست می دارد و از غیرت خداوند این است که انحرافات جنسی و ناموسی آشکار و پنهان را حرام کرده است.

امیرالمومنان "علی (ع)" نیز فرموده اند:

إَ"ِنَّ اللهَ یَغارُ لِلمُومِنِ، فَلیَغَر، مَن لا یَغارُ فَإِنَّهُ مَنکُوسُ القَلبِ."

خداوند برای مومن غیرت می ورزد. پس باید مومن غیرت بورزد. آن کس که غیرت نکند، قلبش واژگون شده است.

در همین زمینه از "رسول خدا (ص)" است که:

"إَنَّ اللهَ لَیُبغِضُ الرَّجُلَ یَدخُلَ عَلَیهِ فِی بَیتِهِ فلا یُقاتِلُ."

همانا خداوند مبغوض دارد آن مردی را که بیگانه ای (به علت بی عفتی) وارد خانه او می شود ولی او با آن بیگانه نمی جنگد.

همچنین در جایی دیگر هم فرموده اند:

"کانَ إِبراهیمُ أَبِی غَیوراً، و أَنَا أَغیَرُ مِنهُ، و أَرغَمَ اللهُ أَنفَ مَن لایُغارُ."

پدرم، "ابراهیم خلیل (ع)" بسیار غیرتمند بود و من از او غیرتمندتر هستم و خداوند بینی بی غیرت را به خاک می مالد.

و نیز

"إَِنَّ مُوسی کانَ غَیُوراً ."

همانا "موسی (ع)" بسیار غیرتمند بود.

از حضرت "رسول خدا (ص)" است که می فرماید:

"یاأیُّهَاالنّاسُ، اِتَّخِذُوا السَّراوِیلاتِ، فَإِنَّها مَن أَستَرِ ثِیابِکُم، و حصّّنُوابِها نِساءَکُم إِذا خَرَجنَ."

ای مردم! شلوارها (پوشاننده پاها) بگیرید که پوشاننده ترین لباس شماست و به وسیله آن ها عفت زن های خود را هنگام بیرون آمدن از خانه حفظ کنید.

در هر حال بی غیرت بودن از صفات بسیار پست آدمی ست. هر کسی به چنین بلای عظیمی مبتلا شد، قطعاً از درگاه رحمت الهی طرد خواهد، چرا که چنین صفتی موجب باعث رها شدن زن و دختر و خواهر او شده، و فحشا و منکرات و انحرافات جنسی و را نیز گسترش خواهد داد. از این رو، در روایات اسلامی با تعبیرهای شدید اللحن، از آن نهی گردیده است به عنوان نمونه:

"لَعَنَ النَّبِیُّ (ص) المُتغافِلُ عَن زَوجَتِهِ و هُوَ الدَّیُّوث، وَقالَ: أُقتُلُو الدَّیُّوثَ."

"پیامبر (ص)" شوهری را که از همسرش غافل است نسبت به عفت او بی تفاوتی می باشد) لعنت کرد- چنین کسی دیوث است - فرمود: دیوث را بکشید.

و نیز گفته اند سوگند به ذات اقدس الهی چند نفر وارد بهشت نمی گردند؛ از جمله فرمود: فرد دیوث

"وَلا دَیُّوث وهُوَ الَّذِی لایَغارُ".

 -----------------------------------------------------------------

اهمیت مقام مادر

از نخستین روز خلقت بشر تاکنون و در میان هر قوم و نژاد و ملتی با هر آداب و آئینی وقتی نام مادر برده می شود کوچک و بزرگ و پیر و جوان همه از شور و حرارت و مهر و الفت سرشار می شوند و قلبشان پر تپش تر می زند. در دین اسلام نیز همانند سایر ادیان مقام و ارزش مادر فوق العاده است تا جایی که پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرماید: بهشت زیر پای مادران است یعنی رسیدن به آخرین مرحله کمال و سعادت با جلب رضای مادر میسر می شود.البته در این جا منظور این نیست که اگر کسی رضایت مادر را تآمین کند. همین برای او کافی است و دیگر به بقیه ی وظایف مذهبی و شرعی خویش عمل ننماید. بلکه مقصود آن است که اگر فردی وظایف دینی و شرعی خود را انجام دهد ولی مادرش از او راضی نباشد قطعاً بهشت جای گاه او نیست و به سعادت اخروی نمی رسد. در بیان توصیه به احترام و تکریم مادر در جای دیگر نیز آمده است: هرکه پیشانی مادر خویش را ببوسد از آتش مصون گردد و هرگاه پدر و مادر هر دو توأماً تو را صدا کردند البته باید ابتدا مادر را اجابت کنی وبعد پدر را همچنین بنا به فرمایش پیامبر اکرم (ص) خوشنودی و خشم خدا در گرو خوشنودی و خشم پدر و مادر است.

در این رابطه نقل شده که روزی حضرت موسی بن عمران (ع) هنگام مناجات با خداوند، از او خواست که هم مقام و رفیقش را در بهشت به وی بنمایاند. بعد خطاب آمد که جوانی هست درفلان ناحیه که هم نشین و هم مقام تو در بهشت برین خواهد بود حضرت موسی (ع) به دیدار او شتافت و دید که جوانی است قصاب که لیاقت چنین مقامی را پیدا کرده به همین دلیل او را تحت نظر گرفت تا بفهمد که به چه دلیل او به این مقام دست یافته است. یک شب وقتی که جوان محل کار خود را ترک کرد و ره سپار خانه شد حضرت موسی (ع) بدون آن که خود را معرفی نماید نزد او آمد و درخواست کرد تا آن شب را میهمان جوان باشد و در خانه وی به سر برد. با این کار شاید او به ارتباط آن جوان با خداوند پی می برد و رمز علو مقام او را در می یافت. باری جوان در خواست حضرت موسی را پذیرفت و او را به خانه خود دعوت کرد. حضرت موسی (ع) پس از ورود به خانه دید که مرد جوان قبل از هر کار دیگری غذایی را آماده ساخت و آن گاه به سراغ پیرزنی رفت که دست و پایش فلج بود و از کار افتاده سپس با صبر و حوصله زیاد از آن غذا لقمه لقمه دردهان پیر زن گذاشت تا سیر شود بعد لباس او را عوض نمود و او را در انجام قضای حاجتش همراهی نمود و در آخر پیرزن را در جای مخصوص خود قرار داد. وقتی حضرت موسی (ع) این شرایط را دید و از طرفی دانست که آن جوان درهنگام شب جز وظایف مذهبی خویش به کار دیگری مشغول نبوده در پی جویی مسله کنجکاوتر شد. فردای آن روز پیش از آن که جوان از خانه خارج شود باز آن پیرزن را با صبر و حوصله غذا داد و صمیمانه در انجام کارهایش یاری نمود. هنگام خداحافظی حضرت موسی (ع) از جوان پرسید این زن کسیت که هر وقت تو به او غذا می دادی پس از آن چشم به آسمان می دوزد و کلماتی بر زبان می راند معنی آن کلمات چیست. جوان در جواب گفت که این زن مادر من است و هر بار که به او غذا می دهم و او را سیر می سازم برای من دعا می کند و از خدا می خواهد که به پاداش خدماتی که فرزندم نسبت به من انجام می دهد او را همنشین و رفیق موسی بن عمران (ع) در بهشت برین گردان. حضرت موسی این جریان را شنید و تکانی خورد و به جوان مژده داد که دعای مادرت درباره تو مستجاب گردیده است.

 -----------------------------------------------------------------

خطاب به نشریه شام آبدوغ خیاری (شارلی ابدو)

به رغم اعتراضات گسترده مسلمانان جهان علیه هتاکی‌های نشریه فرانسوی "شارلی ابدو"، شماره جدید این نشریه با کاریکاتوری از پیامبر اسلام (ص) بر روی جلد در بیش از ۷ میلیون نسخه به چاپ رسید. پیش تر، مسئولان شارلی ابدو اعلام کرده‌ بودند که به دلیل افزایش تقاضای مردم برای خرید قصد دارند مجدداً آن را با تیراژ بالای ۷ میلیون منتشر کنند. در عین حال شرکتMLP  توزیع‌ کننده این نشریه نیز عنوان کرد که شماره جدید شارلی ابدو تحت عنوان "بازماندگان" و با تصویری از پیامبر اسلام (ص) بر روی جلد تجدید چاپ خواهد شد. هتاکی‌هایی که دل میلیون ها نفر از مسلمان جهان را به درد آورد و آن ها را برای اعتراض به این اقدام به خیابان کشاند. در همین رابطه یکی از مدیران حوزه ی علمیه ی تهران گفت هر کس اعتقادات و اندیشه‌های یک میلیارد و ۵٠٠ میلیون مسلمان را به سخره بگیرد، بویی از آزادی بیان نبرده است. این حرکت باید از سوی تمام رهبران جهان نفی گردد همان گونه که پاپ رئیس کاتولیک‌ها این جسارت به پیامبر اسلام (ص) را محکوم نمود. وی ادامه داد حتی در زمان پیامبر اسلام (ص) نیز ایشان به بت پرستان توهین نمی‌کرند چرا که توهین به هر کس باعث اهانت به مقدسات او خواهد شد. پس توهین و اهانت را هیچ رهبری در دنیا تایید نمی کند و این کار بسیار ناپسندی است. حال باید این واژه های دردناک دل تنگی! این بغض های مانده در گلو را چگونه بازگو نمود؟ گستاخی به مهربان ترین پیام آور الهی را که دل کائنات جهان را می سوزاند. او از طرف خدا آمده و به راستی برانگیخته شده، ظهور شیرینش رنگ الهی دارد و آفتاب تابان علمش روشن کننده ی جهل؛ پس چگونه است که اهالی دین و مذهب و ره روان پیامبران صدیق این گونه گستاخی را بر می تابند آن هم به ساخت مقدس ترین پیشوای خوبی ها. پس دیر نیست زمانی که حقایق بر تمام عالمیان مسجل گردد و کاخ های خودکامگی و تزویر فرو ریزد.

مـــاه فــرو مــانـد از جـــمــــال مــحــمـد         ســـــــرو نـــباشد بـــه اعــتدال مـحمد

قدر فلک را کـــــمال و مـــــنزلتى نیست         در نــــظر قـــــدر بـــا کــــمـــال مـحمد

وعده دیـــــدار هــــر کــسى به قیامــــت         لیـــله اســرى شـــب وصـــــال مــحمد

آدم و نوح وخلیل و موسى وعیسى آمده         مـــــــجمـــــوع، در ظـــــــــلال مــحمد

عـــرصه گیتى مـــجال هـــمت او نـیست         روز قـــــیامــت نگـــر، مــجال مـــحمد

و آن هـــمه پیرایه بـــسته جنت فردوس         بــــو کـــه قــبولش کــند، بلال مـــحمـد

هــم چــو زمــین خواهد آسمان که بیفـتد        تـــــا بـــدهـــد بــوسه بـر نـعال مـــحمد

شــمس و قـــمر در زمین حـــشر نــتـابد         پــــیش دو ابــــروى چون هلال مــحمد

چـــشم مــــرا، تا به خواب دید جـمالـش        خــــواب نــــمى ‏گیرد از خیـــال مـــحمد

سعـــدى‏ اگــــر عــــاشقى کنى و جـوانى        عـــشق مـحمـد بــس است و آل مـــحمد

 -----------------------------------------------------------------

اهمیت کار - بخش اول

در دین مبین اسلام تأمین معاش خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردار است به همین جهت در مورد کسب و کار و روزی حلال سفارشات زیادی می شود؛ امری که تولید محصول و رزق بی غل و غش را به دنبال دارد و انسان را از غیر خدا بی نیاز می سازد؛ فعالیت های فکری یا یدی که اموربهداشتی، صنعتی، کشاورزی، تجاری، معماری، مهندسی، آموزگاری، اداری ، خدما تی و را در بر می گیرد و در یک راستا چرخه زندگی را می چرخاند. لذا کسانی که با بیل و کلنگ کار می کنند کارگر هستند و نویسنده و مهندس و مخترع و مکتشف نیز اهل کارگر به شمار می آیند. همه این افراد در راستای توانایی های شان عمل می کنند و با تلاش های فکری و فیزیکی خود امور را به انجام می رسانند. کارهایی که در جهت تأمین نیازهای انسان صورت می گیرد و از تهیه مسکن و خوراک و پوشاک گرفته تا تجارت و بهداشت، رشد علم و فن آوری را شامل می شود. رفتن به بیمارستان برای درمان بیماری یا سوار شدن به هواپیما و کشتی برای مسافرت های مختلف هم چنین نیاز به معلم جهت آموختن و روحانی برای امور مذهبی، همه و همه از احتیاجات یک جامه ی پویا نشأت می گیرد. بنابراین هر کاری که محصول مثبتی داشته باشد و تأمین معاش زندگی را میسر سازد مقدس و به هنجار شمرده می شود و عین زهد و پارسایی است. به همین دلیل هم هست که در مکتب اسلام و اهل بیت (ع) بی کاری از امور زشت بوده و فقر و بیچارگی را به دنبال دارد که نتیجه آن دست درازی به اموال مردم و تکدی گری و وابستگی به دیگران می باشد. در این جا چند داستان کوتاه را بازگو می کنیم که بیان گر همین مطلبند. رسول اکرم (ص) می فرمایند: "طلب الحلال فریضه علی کل مسلم و مسلمة" کسب رزق حلال (با کار و کوشش) بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. ایشان در جایی دیگر هم گفته اند: "ملعون من القی کله علی الناس" کسی که بار زندگی خود را بر دوش دیگران بی اندازد و از دست رنج مردم استفاده کند ملعون و مطرود به شمار می آید. آن حضرت هرگاه مردی را می دید که نیرو و قوت کافی دارد از او می پرسید که: آیا به کاری مشغولی؟ و اگر پاسخ منفی بود به او می گفت: "سقط من عینی" یعنی از چشم من افتادی. در این رابطه امام صادق (ع) تحصیل مال حلال را شایسته دانسته و می فرماید: "لاخیر فیمن لا یحب جمع امال من حلال یکف به وجهه، و یقضی به دینه، و یصل به رحمه" خیر و خوبی در آن کسی نیست که جمع کردن مال حلال را دوست نمی دارد تا به وسیله آن آبروی خود را حفظ کند و دین خود را ادا نماید و صله رحم را پیشه ی راه خود سازد. به همین دلیل هم به مردی که به ایشان عرض کرد که: نمی توانم با دستم کار کنم و به تجارت نیز وارد نیستم پاسخ داد: "اعملواحمل علی راسک و استغن عن الناس" با سرت باربری کن و خویشتن را از مردم بی نیاز بدار.

 -----------------------------------------------------------------